علائم تجاری

کیفیت طرح دعوای متقابل در برابر دعوای اصلی|دفتر حقوقی موکل

از قدیم و ندیم، بسیاری از معاملات املاک در بنگاه ها انجام و طرفین با نوشتن قولنامه اقدام به خرید یا فروش ملک یا اموال خود می کردند اما سوالی که وجود دارد این است که آیا قولنامه در حقوق ثبتی، جایگاهی دارد یا خیر؟
 

 بسیاری از افراد در دعاوی که علیه آنها مطرح می شود و نسبت به طرف دعوا، مطالباتی دارند که منشاء و ارتباط واحدی با دعوای اصلی دارد اما به جهت عدم آگاهی از فنون حقوقی، نداشتن تسلط به قوانین و عدم بهره گیری از وکیل، فقط به دفاع می پردازند و در انتها محکوم می شوند بی آنکه بدانند اگر خواسته ای نیز در مقابل دعوای اصلی دارند، باید تا نخستین جلسه رسیدگی، از طریق دادخواست تقابل، خواسته خود را مطالبه کنند.


لذا به جهت این ناآگاهی در میان مردم، ممکن است این تصور نادرست برای آنها به وجود آید که شاید دادرس رسیدگی کننده به پرونده، حقی را پایمال کرده است. به همین جهت، این عقیده وجود دارد که هر اندازه میزان بهره گیری از وکلا و حقوقدانان در هنگام مراجعه به دستگاه قضایی برای دفاع یا طرح دعوی، افزایش یابد، زمان رسیدگی به پرونده ها کاهش قابل ملاحظه ای یافته و دعاوی بیهوده به نحو چشمگیری کاهش پیدا خواهد کرد. بر همین اساس، افراد می توانند با اخذ مشاوره های دقیق بر طبق اصولی که وکلا و حقوقدانان پیشنهاد می دهند، وارد دعاوی به شکل «خواهان یا «خوانده شوند.

دعوای متقابل در حقوق رم به وجود آمد، این نوع دعوا در فرانسه نیز در ابتدا ممنوع بود زیرا حکومت ملوک الطوایفی مانع اقامه دعوای متقابل بود. به این دلیل که این نوع رسیدگی، درآمدهایی برای آنها داشت و هیچ یک حاضر نبودند آن را به دادگاه صالحی که بر مبنای دعوای تقابل، صالح بود، واگذار کند. این در حالی است که به تدریج با حذف حکومت های ملوک الطوایفی در قرن شانزدهم به بعد، این گونه دعاوی مورد قبول قرار گرفت.
در کشور ما نیز دعوای متقابل پذیرفته شده و مورد قبول قرار گرفته است؛ اگرچه در ابتدا عنوان و شرایط آن به درستی عنوان نشده بود اما در گذر زمان این موارد نیز پیش بینی شده و در حال حاضر مورد قبول محاکم است.

 

ضرورت وجود ارتباط کامل و منشا واحد میان دعوای متقابل و دعوای اصلی

دعوای متقابل در ماده ۱۴۱ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی این چنین تعریف شده است «خوانده می تواند در مقابل ادعای خواهان، اقامه دعوا کند. چنین دعوایی در صورتی که با دعوای اصلی ناشی از یک منشا بوده یا ارتباط کامل داشته باشد، دعوای متقابل نامیده شده و تواماً رسیدگی می شود و چنانچه دعوای متقابل نباشد، در دادگاه صالح به طور جداگانه رسیدگی خواهد شد. بین دو دعوا وقتی ارتباط کامل موجود است که اتخاذ تصمیم در هر یک، مؤثر در دیگری باشد.
بنابراین دعوای متقابل دعوایی است که در مقابل دعوای اصلی، از سوی خوانده دعوا مطرح می شود و ممکن است برای جلوگیری از محکومیت یا کاهش آثار آن باشد. به این معنا که خوانده، این بار به شکل خواهان، مقابل ادعای مطرح شده می ایستد؛ به شرط اینکه منشا آن با دعوای اصلی ارتباط کامل داشته باشد.
این ارتباط باید به نحوی باشد که تصمیم گیری در هر یک از دعاوی فوق، در دیگری تاثیر داشته باشد؛ به نوعی که صدور رأی در یک مورد، نیاز به صدور حکم در مورد دیگر را منتفی کند یا اینکه اثبات یک دعوا موجب رد دعوای دیگر شود؛ مانند زمانی که زوجه مطالبه نفقه می کند اما زوج تحت عنوان دعوای تقابل، دعوای الزام به تمکین را مطرح می کند و در صورت محکومیت زوجه، دعوای نفقه او رد خواهد شد زیرا زن در صورتی مستحق نفقه است که از شوهر خود تمکین کند.
همچنین ممکن است مالک، از مستاجر طلب اجاره کند و مستاجر نیز در مقابل طی دادخواست متقابل، دریافت هزینه های انجام شده جهت ملک را از مالک درخواست کند. لذا هر دعوایی دعوای متقابل نیست و تنها دعوایی متقابل نامیده می شود که ارتباط کامل و منشاء واحد با دعوای اصلی داشته باشد.

 

دادگاه صالح برای رسیدگی به دعوای متقابل

جهت طرح دعوای متقابل، نیاز به ارایه دادخواست و پرداخت هزینه دادرسی در نخستین جلسه دادرسی است، در مقابل، مدعی دعوای اصلی می تواند برای ارایه پاسخ، مهلت و تجدید جلسه را درخواست کند لذا بدیهی است دعوای متقابل در دادگاهی مطرح می شود که دعوای اصلی در آن مطرح است، مگر اینکه رسیدگی به دعوای متقابل از صلاحیت دادگاه مورد نظر خارج باشد که در این صورت هر دو دعوا به دادگاه صالح ارجاع می شود.

همچنین ممکن است رسیدگی به دعوای متقابل، از صلاحیت ذاتی دادگاه اصلی خارج باشد، در چنین حالتی اگر رسیدگی به دعوای اصلی متوقف به رسیدگی به دعوای متقابل باشد، دعوای اصلی متوقف می شود تا رسیدگی در دادگاه رسیدگی کننده به دعوای تقابل، خاتمه یابد. به هر تقدیر، رسیدگی توامان هر دو پرونده، نتیجه مطلوب طرح دعوای متقابل است که تاثیر بسزایی در کاهش زمان رسیدگی و جلوگیری از اطاله دادرسی دارد.

دعاوی مانند تهاتر، صلح و فسخ دعوای متقابل محسوب نمی شوند. ضمن اینکه هرگاه دعوای اصلی به جهتی از جهات رد یا مسترد شود، دعوای متقابل نیز منتفی می شود زیرا دعوای متقابل فرع بر دعوای اصلی است.
نکته دیگر این است که اگر فردی تحت عنوان «جلب ثالث به دادرسی جلب شود، می تواند دعوای متقابل مطرح کند. همچنین اگر شخصی به عنوان «وارد ثالث وارد دعوا شود، علیه او نیز می توان دعوای متقابل مطرح کرد اما در این دعوا نمی توان دعوای متقابل دیگری مطرح کرد . وی با بیان اینکه اگر دادگاهی بنا بر مراتب معنونه، دعوا را متقابل تشخیص ندهد، چنانچه دعوا در صلاحیت آن باشد، به صورت جداگانه به آن رسیدگی  و اتخاذ تصمیم می کند، خاطرنشان کرد: همچنین وقتی که دعوای متقابل خارج از مهلت قانونی تقدیم دادگاه شود، دادگاه به صورت جداگانه به آن رسیدگی می کند.

البته استثنایی در ماده ۱۰۳ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی بدین شرح عنوان شده است که اگر دعاوی دیگری که ارتباط کامل با دعوای طرح شده دارند، در همان دادگاه مطرح باشند، دادگاه به تمامی آنها یک جا رسیدگی می کند و چنانچه در چند شعبه مطرح شده باشد، در یکی از شعب با تعیین رییس شعبه اول یک جا رسیدگی خواهد شد. در مورد این ماده، وکلا و اصحاب دعوا مکلفند دادگاه را از دعاوی مربوط مستحضر کنند.

منبع

بیشتر درباره دعوا بدانید

دعوای تقابل

لینک دین
تلگرام
اینستاگرام
الووکیل

ورود اعضا

برای دریافت خدمات حقوقی ثبت نام کنید