لایحه دفاعیه رد هبه

برسی و پیشنهاد یک لایحه دفاعیه رد هبه به صورت کامل

21

در این پست برای شما عزیزان لایحه دفاعیه رد هبه را قرار داده ایم و در صورتی که نیاز به مشاوره در رابطه با مسائل حقوقی و یا لایحه دفاعیه رد هبه را دارید می توانید باما تماس حاصل فرمایید.

ریاست محترم شعبه ۱۱۷  مجتمع قضایی بعثت تهران

باسلام

احتراماً در خصوص پرونده تحت کلاسه بایگانی بشماره ۰۰۰۰۰۰ مطروحه در آن شعبه محترم ، به وکالت از خوانده پرونده( خانم…..) مطالب ذیل در رد دعوی خواهان محترم به استحضار می رساند :

الف- ایراد شکلی:

۱-وفق دادخواست تقدیمی مشاهده می گردد وکیل محترم خواهان ، خواسته خویش را « تایید رجوع از هبه و ابطال سند رسمی » اعلام نموده است.

مراتب در حالیست که چنانچه به زعم خواهان محترم ، مبنای انتقال بر مبنای عقد هبه است، می بایست در بدو امر مراتب« اثبات هبه »، به تایید دادگاه رسانده شود و متعاقباً فرضیه« رجوع از هبه» مطرح گردد.

در این راستا به لحاظ عدم ارایه مقدمه دعاوی مطروحه علیه موکل، فلذا دعوی فعلی بدین کیفیت ، قابلیت استماع نداشته و تقاضای در دعوی خواهان محترم مورد تقاضاست.

نمونه متن رجوع از هبه

در صورتی که نیازمند مشاوره در زمینه  نمونه متن رجوع از هبه هستید با کارشناسان ما از قسمت تماس باما ارتباط برقرار کنید و همچنین می توانید سفارش خود را مبنی بر تنظیم یک لایحه دفاعیه در رابطه با رجوع هبه ثبت نماییدو

ب-دفاعیات ماهوی:

۲-در تایید بند پیشین و با عنایت به دادخواست تقدیمی ، مشاهده می گردد خواهان محترم هیچگونه دلیلی مبنی بر وقوع عقد هبه ارائه ننموده است و بالعکس آنچنانچه در بندهای آتی مورد اشاره قرار خواهد گرفت، اساساً اراده طرفین بر مبنای عقد هبه قرار نگرفته است و در این راستا تقاضای صدور حکم بر بیحقی و ابطال دعوی خواهان محترم مورد تقاضاست.

۳-در تایید مراتب ماهیت وقوع عقد تقاضای بذل توجه آن مقام محترم را نسبت به « قالب عقد قطعی غیرمنقول» ، «ثمن مورد معامله »، « متعاملین قرارداد »، « اسقاط کافه خیارات» ،« اسقاط خیار غبن »، « اقرار بر دریافت ثمن » و… بشرح ذیل در رد دعوی بشرح خواسته جلب می نمایم تا آنجا که مشخص نیست همکار محترم چگونه از مفاد سند نقل و انتقال قطعی غیر منقول و در شرایطی که الفاظ و عبارات ( از جمله فروشندگان ، خریدار و ثمن مورد معامله) صریحاً در معنی بیع به کار رفته است، عقد هبه را استنباط نموده است !:

اولاً طرفین عالمانه و آگاهانه اراده باطنی و ظاهری خویش را با حضور در دفترخانه اسناد رسمی ، در قالب عقد « بیع قطعی غیرمنقول» و با بکارگیری لفظ « فروشنده » و « خریدار » قرار می دهند و چنانچه مستحضرید عقد هبه بعنوان یکی از عقود معین در دفاتر اسناد رسمی تحت قالب « هبه نامه» مورد شناسایی قرار گرفته است که طرفین آن با الفاظ متفاوتی استعمال می گردد.

ثانیاً مطابق ماده ۷۰ قانون ثبت که مقرر می دارد « سندی که مطابق قوانین به ثبت رسیده رسمی است و تمام محتویات و امضاهای مندرجه در آن معتبر خواهد بود مگر اینکه مجعولیت آن سند ثابت شود.

انکار مندرجات اسناد رسمی راجع به اخذ تمام یا قسمتی از وجه یا مال و یا تعهد به تادیه وجه یا تسلیم مال مسموع نیست. …» ، انکار مندرجات بکار رفته در اسناد رسمی مسموع نمی باشد و خواسته تقدیمی وکیل محترم خواهان بمنزله انکار مفاد بکار رفته بموجب آن قابل تلقی می باشد.

در ادامه با موضوع دفاعیه رد هبه : ثالثا متعاملین صراحتاً عوض در قبال موضوع معامله مورد شناسایی قرارداده اند و در نتیجه معامله فی مابین، معوض می باشد و فروشنده صراحتاً اقرار بر دریافت عوض(ثمن مورد معامله) نموده است.

فلذا ادعای فقدان عوض بشرح دادخواست تقدیمی مغایرت آشکار با مفاد سند رسمی دایر بر قید عوض ثمن دارد.همچنین چنانچه مستحضرید صرفنظر از آنکه عقد  فیمابین سند بیع می باشد، منتها در فرض هبه نیز طبق بند۲ ماده ۸۰۳  قانون مدنی،   هبه معوض، غیر قابل رجوع می باشد.

رابعاً کافه خیارات از طرفین سلب و اسقاط گردیده است و این مهم  برخلاف عقد هبه، در عقد مغابنه ای و مبتنی بر معاوضه (ثمن و مثمن) صورت می پذیرد. بعلاوه اراده طرفین بر اندراج مقرره سلب اسقاط خیارات ، بهره برداری از امنیت و ثبات قراردادی می باشد که آینده موکل در معرض دعوی فعلی از جانب فروشنده قرار نگیرند.

در این خصوص توجه به «خیار غبن ولو فاحش» نیز بسیار حایزاهمیت می باشد و پیش بینی خیار مذکور حکایت از این مهم دارد که اصولاً خیار مذکور در عقود مغابنه ای نظیر عقد بیع بکار رفته و عقد هبه انصراف دارد.

بعلاوه هدف و مراد طرفین در اسقاط خیار مذکور ولو فاحش، این مهم می باشد که شخص فروشنده به بهانه ثمن نیز حتی، مبادرت به فسخ بیع ننماید و همگی مراتب فوق الذکر بمنزله امنیت بخشی و ثبات قراردادی در راستای ماده ۱۰ قانون مدنی حکایت دارد وسوال مهم آنکه آیا اسقاط کافه خیارات از جمله خیار غبن که مختض عقود معوض و مغابنه ایی است را می‌توان در هبه بلاعوض که از عقود مسامحه ای و مجانی است تصور نمود ؟

 الزامی بودن ثبت هبه نامه:

بر  مبنای مواد ۴۷ و ۴۸ قانون ثبت که مقرر می دارند :« در نقاطی که اداره ثبت اسناد و املاک و دفا‌تر اسناد رسمی موجود بوده و وزارت عدلیه مقتضی بداند ثبت اسناد ذیل اجباری است:
۱- کلیه عقود و معاملات راجعه به عین یا منافع اموال غیرمنقوله که در دفتر املاک ثبت نشده.
۲- صلحنامه و هبه‌نامه و شرکتنامه.

سندی که مطابق مواد فوق باید به ثبت برسد و به ثبت نرسیده، در هیچ یک از ادارات و محاکم پذیرفته نخواهد شد.»

مشاهده می گردد ، ثبت هبه نامه ، الزامی است و چنانچه به ثبت نرسیده باشد در هیچ‌یک از ادارات و محاکم پذیرفته نخواهد شد فلذا ضمن آنکه دعوی خواهان مطابق با مقررات قانونی تقدیم نشده است، بعلاوه با عنایت به تنظیم سند قطعی غیرمنقول حکایت از این مهم دارد که طرفین علی رغم الزامی بودن به ثبت هبه، عالمانه مبادرت به ثبت قطعی بیع نموده اند.

۵- با تدقیق در دادخواست تقدیمی مشاهده می گردد وکیل محترم خواهان اعلام می دارد اساساً موضوع مورد معامله به تصرف موکل در نیامده است و عقد هبه مستقر نمی باشد.

در این راستا تقاضای بذل توجه ان مقام محترم نسبت به مفاد ماده ۷۹۸ قانون مدنی جلب مینمایم که بر مبنای آن قبض جزو ارکان اساسی عقد هبه می باشد بنحوی که در فرض فقدان قبض، اساساً فرضیه هبه وقوع نمی یابد.

برخلاف ادعای واهی وکیل محترم خواهان به استحضار می رساند آنچنانچه بموجب سند رسمی حکایت دارد، ملک به تصرف موکل درآمده است و دارای کلید می باشد.

همچنین موکل در راستای اعمال حقوق مالکانه خویش مبادرت به طرح دعوی خلع ید مطروحه در آن شعبه محترم تحت کلاسه بایگانی بشماره ۰۰۰۰۰۰ مطروحه در آن شعبه محترم نموده است.

نتیجه گیری:

علی ایحال با عنایت به مراتب فوق الذکر و لحاظ مفاد سند قطعی غیر منقول  و به استناد اصل آزادی قراردادی ، ماده ۱۲۸۷ قانون مدنی و مواد ۴۷، ۴۸، ۶۵ ، ۷۰ و ۷۱ قانون ثبت استاد و املاک کشور از محضر آن دادگاه محترم تقاضای صدور حکم شایسته مبنی بر محکومیت خواهان به بی حقی مورد استدعاست .

لطفا سوالات خود را در رابطه با لایحه دفاعیه رد هبه برای ما در همین مطلب ارسال نمایید و در کمتر از چند ساعت پاسخ خود را دریافت نمایید.

علی رفیعی

وکیل خوانده

 

21 نظرات
  1. فرشاد سلیمانی می گوید

    سلام استاد حالا مال پس گرفته میشود

    1. علی رفیعی می گوید

      در صورتی که دادگاه تشخیص دهد بله این امکان وجود دارد.

  2. Ali می گوید

    با سلام چنانچه شوهر ملکی را بنام همسر بزند اما هبه نامه ای نباشد ایا میتواند رجوع کند

    1. علی رفیعی می گوید

      سلام
      در صورت انکه اثبات کند انتقال در قالب عقد هبه صورت گرفته است، قابلیت رجوع را خواهد داشت.

    2. علی رفیعی می گوید

      باسلام. بله در صورت اثبات هبه و شرایط حاکم بر آن امکان رجوع از هبه وجود دارد

  3. کاشی می گوید

    با سلام
    اگر بر مبنای بیع، مِلکی به زوجه انتقال یابد و بعد از طلاق، زوج درخواست استرداد آن را با عنوان استرداد هبه بنماید، آیا زوج می تواند با حضور شهود ، ادعای خود را ثابت کند؟
    از سوی دیگر، رد و بدل شدن ثمن معامله، در صورتی که نقدی انجام شده باشد،چگونه قابل اثبات است؟
    نکته: با توجه به اینکه زوج، بدلیل شکایت مالیِ زوجه در زندان می باشد، برای تحت فشار گذاشتن زوجه چنین دعوی را مطرح نموده

    1. علی رفیعی می گوید

      درود بر شما، عقد فیمابین چناتچه در قالب عقد بیع تنظیم شده باشه، اثبات هبه بودتش دعوی مشکلی هست منتها در صورت اثبات هبه بودن موضوع، قابلیت استرداد را خواهد داشت.

  4. آزیتا شاکر می گوید

    سلام آقای دکتر رفیعی
    پدر بنده تحت فشار روحی زیاد یک سوییت ۹۰ متری که بخشی از منزل مسکونی وی است و سند مجزا ندارد به عروس خود هبه کرد که فقط به صورت دست نویس و با حضور پدر و مادر عروسش بوده است و اکنون دادخواست رجوع از هبه نموده آیا دادگاه به نفع وی رای می دهد ملک مورد نظر الان خالی است ولی کلیدش نزد عروسش است و چیزی در ازای آن دریافت نکرده فقط شب عروسی طبق رسمی کلیدش را پدرم به او داد که یعنی محل زندگیت مجزا است نه اینکه ملک به او تعلق دارد
    ممنون میشم پاسخ بدید

    1. علی رفیعی می گوید

      سلام، در صورت احراز شرایط رجوع از هبه و اثبات مراتب هبه در دادگاه، قابل رجوع هستش، منتها بایستی دادخواست رو ملاحظه کرد.

    2. علی رفیعی می گوید

      باسلام. بستگی به دفاعیات شخص عروس در رد ادعای رجوع از هبه دارد. هر پرونده هبه شرایط خاص خود را دارد. در صورت تمایل دادخواست رجوع از هبه را ارسال فرمایید جهت برررسی.
      همچنین می توانید از طریق واتساب بشماره ۰۹۱۲۴۴۴۷۷۲۴ دادخواست رجوع از هبه را ارسال تا وکیل هبه مورد بررسی قرار دهد

  5. محمد حبیبی می گوید

    شوهر به دنبال بروز اختلاف با همسر و به توصیه نزدیکان او وکالت بلاعزل فروش یک واحد را به همسر می دهد تا برای ادامه زندگی مشترک دلگرم شود. زن اما بر تصمیم خود برای جدایی اصرار می ورزد. شوهر اظهارنامه می دهد که چون عقد خارج لازم نبوده وکالت بلاعزل نیست و زن را از وکالت عزل می کند. زن با همان وکالت خانه را به خود می فروشد و سند را به نام خود منتقل می کند. شوهر اظهارنامه دیگری می دهد و خواستار استرداد هبه می شود. زن به دو اظهارنامه پاسخی نمی دهد. در نهایت کار به جدایی و طلاق می رسد. مرد اظهارنامه پس دادن حساب وکالت می دهد. زن در پاسخ می گوید من با وکالت نامه رسمی به نام خودم سند زده ام و ادعای شما مبنی بر بی اعتباری وکالت بی اساس است. الان مرد چه دعوایی طرح کند؟

    1. علی رفیعی می گوید

      دعاوی مبتلابهی که در مراجع قضایی در این خصوص مطرح میشن عبارت است از :

      ۱. مطالبه حساب ایام زمان وکالت ۲. ابطال سند بجهت فقدان رعایت مصلحت موکل ۳.مطالبه خسارت ناشی از اقدام وکیل ( درخواست ارزش روز ملک)

      جهت اینکه چه نوع دعوی برای شما پیشنهاد میشه ، لطفا با دفترتماس بگیرین .چون هر پرونده شرایط خاص خودشو داره و نمیشه یک حکم واحد برای تمام پرونده ها قرار داد

  6. یوسف می گوید

    سلام. اگر مادرملک خودرا به فرزندان هبه کرد و پس از حدود شش سال تقاضای رجوع از هبه داد و کار به مراجع قضایی کشیده شد و دادگاه با توجه به مدارک مستند ومتقن دال بر اثبات هبه وقبض تقاضای رجوع از هبه را به استناد مادر فرزندی و وفق ماده ۸۰۳ رد نمود ودادگاه تجدید نظر هم آنرا تایید نمود. و رای قطعی صادر نمود.حال یکی از فرزندان که منزل مسکونی به او هبه شده است مادر در یک فرصت مناسب مغزی درب و ورودی خانه را قفل نمود وعملا ممانعت از حق می نماید. آیا در صورت شکایت فرزند علیه مادر تحت عنوان ممانعت از حق به شکل کیفری علاوه براینکه رفع ممانعت صادر می گردد برای مادرم مجازات تعیین می شود.

    1. علی رفیعی می گوید

      بله امکان محکومیت وجود خواهد داشت

  7. داووددشتی می گوید

    سلام آقای دکتر، پدرم بیسواد است.در سا۶۹بخشداری مقدار۱۰۰۰مترمربع زمین اهدایی راازپدرم گرفته واکنون بعداز فوت پدرم بنام استانداری کرمانشاه ثبت کرده اند وبدون هیچ مبلغی وبعدا گفتند که شما خودت اهداکردید،،آیا رجوع ازاهداءبرای مورثان امکان پذیر است؟

  8. موسوی می گوید

    با سلام و احترام
    در خصوص هبه اگر در مراسم پاتختی خواهر دادماد به نمایندگی از مادر داماد که مالک یک دستگاه آپارتمان می باشد ان آپارتمان را به عروس و داماد در جمع طبق مراسم و قوانین عرفی به آن دو هبه نماید و متهب که پسر باشد آن را از واهب که مادر باشد قبض نماید و حدود ده سال در آنجا زندگی کند و بدون تنظیم سند و نقل و لتنقال و داماد فوت کند و آن را به همسرش هبه نماید بصورت وصیت شفاهی در واپسین روزهای زندگی آیا واهب با توجه به فوت متهب که هبه را قبض نموده بود می تواند رجوع به هبه خویش نمایئد وعروسش را از خانه بیرون کند ؟ عروس برای رد دادخواست رجوع به هبه چکارباید انجام دهد

    1. علی رفیعی می گوید

      باسلام . با توجه به انتقال موضوع هبه از داماد به همسرش و فرضیه فوت داماد، حق رجوع نسبت به سهم فرزند پسر که منتفی هستش. در خصوص موضوع رجوع از سهم عروس بمیزان ۳دانگ، ملک همچنان قابلیت رجوع در خصوص میزان ۳دانگ را خواهد داشت. جهت اطلاع از دفاعیات عروس در رد دعوی رجوع از هبه، بایستی با دفتر تماس بگیرین.

  9. ديهيم می گوید

    اقای دکتر ، با عرض سلام ، در صورتیکه همسر مبلغ ثمن معامله را به همسر داده باشد ولی پرداخت در خرید ملک اول انجام شده و بعد از فروش ملک اول ملک دوم را همسر چک و ثمن را بابت قولنامه داده است و حال که زوجه طلب استرداد مهریه کرده ایا همسر میتواند ادعای هبه کند ( زوجه در ایران نمیباشد و ملک را مستقیم و بدون هیچ شرطی از فروشنده خریده است ولی چون دسترسی به اسناد بانکی و مدارک ندارد و زوج چک را داده است ادعای هبه کرده است ) ممنون میشم راهنمایی بفرمایید

  10. کامران مولان زاده می گوید

    سلام ملک کشاوری رهن ووثیقه اصلاحات ارزی که اجاره بشرط تملیک۱۲ساله بوده ازسال۶۶تا۷۸ ،پدرسال۶۷هبه دستنویس نموده به فرزند ذکور البته واهب سال۷۰ فوت می کنند لطفن بفرماید هبه نامه صحیح هست استاد

  11. امیر زنگنه پور می گوید

    سلام و ارادت
    اگر آپارتمانی از سازنده. بنام زوجه نوشته شود با توجه به اینکه زوجه خانه دار هست ( هبه )و ثمن معامله و تمامی چکهای پرداختی از طریق زوج پرداخت شود آیا میتوان آپارتمان را پس گرفت با توجه به قانون ۷۹۷

    1. دکتر علی رفیعی می گوید

      چنانچه اصل هبه در محکمه اثبات گردد، قایبلیت رجوع را خواهد داشت منتها به لحاظ آنکه در ابتدا سند بنام زوجه تنظیم گردیده است و زوج مبادرت به پرداخت ثمن مورد معامله کرده است ، به لحاظ آنکه ماهیت فیمابین قرارداد ، در قالب مبایعنامه می باشد، زوج با دعوی دشواری جهت اثبات عقد هبه و در نتیجه رجوع از هبه برخوردار خواهد بود.

اگر بعد از مطالعه ی مقاله ، هنوز ابهاماتی در ذهن شماست، در بخش نظرات مطرح بفرمایید تا کارشناسان ما پاسخگوی شما باشند

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.