علائم تجاری

انواع دعوای اعسار |دفتر حقوقی موکل

دعوای اعسار همچون سایر تقسیمات دعاوی ، انواع متنوع و متععدی دارد که عبارت است از:

 

 

دفتر حقوقی موکل، ارائه دهنده خدمات حقوقی توسط وکلای پایه یک دادگستری 

 

 

بند اول: اعسار از هزینه دادرسی

به دلالت ماد 504 قانون ایین دادرسی مدنی : (( معسر از هزینه دادرسی کسی است که به واسطه عدم کفایت دارایی یا عدم دسترسی به مال خود به طور موقت قادر به تادیه ان نیست ))

این ماده در مقام بیان تعریف معسر از هزینه دادرسی است . مطابق این ماده شخصی به دو جهت معسر شناخته می شود : یا این که دارایی او به حدی نباشد که بتواند هزینه دادرسی را بپردازد و یا این که او مال اموال دارد : اما دسترسی به انها ندارد. مانند کسی که قطعه زمین گران قیمتی دارد که در تصرف دیگری بوده و از منافع ان نیز محروم است. اعسار وصف غیر بازرگان و کسبه جزء دانسته شده است . در مقابل معسر ،مفلس وجود دارد . هرچند بعضی اوقات این دو به معنای یکسان به کار می روند: اما مفلس کسی است که نه تنها مالی ندارد ، بلکه بدهی فزون از حد نیز دارد و یا اینکه ممکن است مالی داشته باشد اما بدهی او اضافه تر از دارائی اوست . وقتی معسر از تادیه هزینه دادرسی معاف باشد ، مفلس به طریق اولی از این معافیت بهره می برد. کسی که اظهار اعسار می کند ، نمی تواند صرف اظهار را دلیل اعسار قرار دهد . اعسار هر چند به معنای عسرت و تنگدستی و به عبارت دیگری نداشتن توان مالی است : اما نافی را نفی کافی است و کسی که اظهار نداشتن می کند ، بیان او کافی است : چرا که در فقه امامیه در فرضی که شخص در قبال دریافت مال بدهکار شده ، اصل بر تمکن و ملائت او گذاشته شده است . بنابراین بیان اعسار نوعی ادعاست که مدعی باید ان را اثبات کند و دقیقا به همین جهت است که ماده 505 قانون ایین دادرسی مدنی اعسار را ادعا تلقیو ظوابط طرح این ادعا را بیان نموده است . به دلالت این ماده ادعای اعسار از پرداخت هزینه دادرسی هم ضمن دادخواست اصلی ممکن است و هم به صورت جداگانه ممکن است .

بند دوم : اعسار از محکوم به

دعوای اعسار از محکوم به دعوایی است که موجب ان محکوم علیه حکم مالی ، به علت بی بضاعتی مالی نسبت به اجرای ان اظهار ناتوانی می کند . بنابراین دعوای اعسار از محکوم به ، در قلمرو احکامی راه دارد که محکوم به انها دادن مال به دیگری است اعم از اینکه رد مال عینی باشد یا دینی و اعم از اینکه رد مال ناشی از دادرسی کیفری باشد یا ناشی از دادرسی مدنی : اما لازم به ذکر است ذینفع حکم دادن مال ، خزانه دولت از باب جزای نقدی نباشد یعنی پرداخت به خزانه دولت مورد نظر نباشد و محکومیت به پرداخت وجه به دیگری مورد نظر باشد.

بند سوم : اعسار از پرداخت جزای نقدی

در مورد ناتوانی در پرداخت جزای نقدی قانونگذار اعسار از ان را پیش بینی ننموده و در موارد 27 و 28 قانون مجازات اسلامی ضمانت اجرا و تعدیل ان را تعیین نموده و این ضمانت اجرا بر اساس مصویه 16/8/1395 هیات وزیران ، ابلاغی به موجب نامه 10300 رت 1-5365 ه 19/8/1395 معون اول رئیس جمهور تا اطلاع بعدی بازداشت روزانه بدل از جزای نقدی در قبال هر چهر صد هزار ریال است.

ادعای عدم توانایی برای پرداخت جزای نقدی در قالب تقاضای تقسیط جزای نقدی مطرح می گردد و گروهی متعدد ب ضرورت تقدیم دادخواست برای این تقاضا و گروهی متعدد به عدم نیاز به دادخواست برای ان هستند. رویه نیز بر مبنای عدم ضرورت تقدیم دادخواست برای تقسیط جزای نقدی شکل گرفته است .

بند چهارم : اعسار از هزینه کارشناسی

جهت گیری دعوای تعسار معافیت مدعی اعسار از پرداخت هزینه ای است که ضمانت اجرای حبس به دنبال داشته و هیچ راهی جز اقامه دعوای اعسار برای ان نیست اما در مورد معافیت از پرداخت دستمزد کارشناس ، مقررات موضوعه راهی غیر از دعوای اعسار پیش بینی کرده است که با سهولت بیشتری مقصود اشخاص بی بضاعت را تامین می کند ، لذا نیازی به اقامه دعوای اعسار نمی باشد : زیرا برابر ماده 2 تعرفه دستمزد کارشناسان رسمی اصلاحی 30/7/92 ریاست محترم قوه قضاییه در این خصوص تعیین تکلیف و در تبصره 4 ان مقرر شده است : ( در صورت عدم استطاعت مالی متقاضی کارشناسی ، به تشخیص مرجع فضایی مربوط مراتب جهت معرفی کارشناس معاضدتی حسب مورد ( حداکثر تا 3 مورد در سال به صورت رایگان ) به کانون یا مرکز اعلام تا معرفی گردد ، بنابراین چون راه قانونی برای معافیت از پرداخت دستمزد کارشناس مفتوح است ، اقامه دعوای اعسار منتفی و در صورت اقمه چنین دعوایی ، قرار عدم استماع ان توسط مرجع قضایی صادر خواهد شد . در هر حال برای انجام امر کارشناسی مطابق ایین نامه تعرف دستمزد کارشناسان رسمی رئیس قوه قضائیه ، برای کسانی که قادر به تادیه دستمزد کارشناس نیستند . کارشناس معاضدتی تعیین می شود.

 

   جهت کسب اطلاعات بیشتر می توانید با وکلای دفتر حقوقی موکل ارتباط برقرار نمایید.

 

 بیشتر بخوانید

نحوه رسیدگی به تقاضای اعسار در پرونده های طلاق|دفتر حقوقی موکل

حبس؛ مجازات معسر غیرواقعی|دفتر حقوقی موکل

وظیفه احضار شهود در دعوای اعسار با مدعی است|دفتر حقوقی موکل

چگونه از حبس بخاطر مهریه رها شویم؟|دفتر حقوقی موکل

رای موفق حقوقی رد اعسار| دفتر حقوقی موکل

 

 

 

  • معرفی دعوی

    معرفی دعوای مطالبه مهریه

    مرد به هنگام اجرای صیغه نکاح، مال معین یا چیزی که قائم‌مقام مال باشد را بر ذمه خود قرار می‌دهد که در صورت عندالمطالبه و مطالبه زن، مکلف است آن را بپردازد و این حق ارتباطی به طلاق و نفقه ندارد؛ چرا که به مجرد عقد، زن مالک مَهر می‌شود و می‌تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید.

     انواع مهر در قانون

    مهرالمسمی

    مهری است که زن و شوهر قبل از انعقاد عقد نسبت به مقدار و میزان آن توافق نموده و آن را در عقد ذکر می‌کنند. تعیین میزان مهر مطابق ماده 1080 قانون مدنی منوط به تراضی طرفین است و محدودیتی در این خصوص در قانون پیش بینی نشده است؛ طبق ماده 1079 قانون مدنی مهر باید بین طرفین تا حدی که رفع جهالت آن‌ها بشود، معلوم بوده و ویژگی‌های ذیل را داشته باشد:
    1. دارای ارزش مالی و اقتصادی باشد.
    2. قابل تملک و نقل و انتقال باشد.
    3. مشخص و معلوم باشد.
    4. معین و تصریح شده باشد.
    5. دارای منفعت عقلایی و مشروع باشد.
    6. شوهر قدرت تسلیم مهریه را داشته باشد.
    چنانچه مهریه وجه رایج باشد متناسب با تغییر شاخص قیمت سالانه زمان تأدیه نسبت به سال اجرای عقد که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین می‌گردد محاسبه و پرداخت خواهد شد، مگر اینکه زوجین در حین اجرای عقد به نحو دیگری تراضی کرده باشند.

     مهرالمثل

    اگر در زمان انعقاد عقد راجع به مهریه توافق نشده یا اینکه مهریه نوعی تعیین گردیده که مطابق قانون نبوده، ولی عمل زناشویی بین زوجین رخ داده است، در این حالت بر اساس عرف و عادت محل و وضعیت خاص زوجه مانند تحصیلات، سن، شغل و امثال آن مهریه‌ای هم‌شأن زنان مشابه وی تعیین می‌گردد که به این نوع مهریه مهرالمثل می‌گویند. در این خصوص ماده1091 قانون مدنی مقرر داشته است: «برای تعیین مهرالمثل باید حال زن از حیث شرافت خانوادگی و سایر صفات و وضعیت او نسبت به اَماثِل و اَقران و اَقارِب و همچنین معمول محل و غیره در نظر گرفته شود.»
    در موارد ذیل زن مستحق مهرالمثل می باشد:
    1. اگر در نکاح دائم مَهر ذکر نشده یا عدم مَهر شرط شده باشد نکاح صحیح است و طرفین می‌توانند بعد از عقد مَهر را به تراضی معین کنند و اگر قبل از تراضی بر مَهر معین بین آن‌ها نزدیکی واقع شود زوجه مستحق مَهرالمِثل خواهد بود.
    2. در صورت جهل زن به فساد نکاح و وقوع نزدیکی زن مستحق مهرالمثل است.
    3. در صورتی که مهرالمسمی مجهول باشد یا مالیت نداشته باشد یا مِلک غیر باشد در صورت اوّل و دوم زن مستحق مهرالمثل خواهد بود و در صورت سوم مستحق مثل یا قیمت آن خواهد بود مگر اینکه صاحب مال اجازه نماید.
    البته به یاد داشته باشیم اگر اختیار تعیین مَهر به زن داده شود زن نمی‌تواند بیشتر از مهرالمثل معین نماید.

    مهرالمقعه

    در نکاحی که دائم بوده و مهریه ذکر نشده یا شرط عدم مهر شده باشد، زوج مهریه‌ را به زوجه مطلقه خود با وجود عدم نزدیکی پرداخت می‌کند که اصطلاحاً مهرالمقعه گفته می‌شود. در مورد ماده 1093 اشعار می‌دارد: «هرگاه مَهر در عقد ذکر نشده باشد و شوهر قبل از نزدیکی و تعیین مَهر زن خود را طلاق دهد زن مستحق مهرالمتعه است و اگر بعد از آن طلاق دهد زن مستحق مهرالمثل خواهد بود» و برای تعیین مَهرالمُقعه حال مرد از حیث غنا و فقر ملاحظه می‌شود.

  • روند اجرای پرونده

    شما نیاز به وقت مشاوره حضوری با وکیل متخصص در امور دعاوی خانوادگی دارید. (برای دریافت وقت با دفتر تماس حاصل فرمائید)
    پس از گرفتن وقت حضوری با وکیل، جزئیات پرونده را برای وکیل شرح داده و چنانچه مدارکی برای اثبات ادعای خود و یا دفاع از خود دارید به وکیل تحویل داده و وکالتنامه وکیل را امضاء می کنید.
    در این مرحله وکیل با تنظیم شکوائیه مراحل قانونی  مطالبه مهریه و اعسار را پیگیری می کند.

  • مدارک مورد نیاز

    • اصل سند ازدواج
    • اصل شناسنامه
    • کپی کارت ملی

    در صورت نبود اصل سند ازدواج باید رونوشت آن را از دفترخانه محل انعقاد عقد نکاح دریافت کنید.

  • آرای دادگاه ها

لینک دین
تلگرام
اینستاگرام
الووکیل

ورود اعضا

برای دریافت خدمات حقوقی ثبت نام کنید