(1395/5/26) - دفتر حقوقی موکل- آییننامه تعیین تعرفه خدمات کنسولی مصوب جلسههای ۱۳۹۵/۴/۲۰ و ۱۳۹۵/۵/۱۳ هیأت وزیران:
منشورحقوق شهروندی
(1395/5/16) - دفتر حقوقی موکل - به پیوست تصویر مصوبه «منشور حقوق شهروندی» ابلاغی به شماره ۱۶۰/۲۱۶۳/۳۲۱۲۱ مورخ ۱۳۹۴/۱۲/۱ را که در دویست و سی و هفتمین جلسه رسمی شورای اسلامی شهر تهران (دوره چهارم) منعقده در تاریخ ۱۳۹۴/۱۱/۲۰ به تصویب رسیده و سیر قانونی شدن خود را طی نموده است، جهت چاپ و انتشار در اولین شماره آن روزنامه ارسال مینماید.
رئیس شورای اسلامی شهر تهران ـ مهدی چمران
عنوان مصوبه:
«منشورحقوق شهروندی»
(مشتمل بر ماده واحده و هجده بند)
مصوب جلسه ۲۳۷ شـورای اسلامی شهـر تهـران (دوره چهارم)
ابلاغی به شماره : ۱۶۰/۲۱۶۳/۳۲۱۲۱ مورخ ۱۳۹۴/۱۲/۱
به منظور تبیین چشم اندازهای جامعه شهری مطلوب و تلاش برای ارتقاء منزلت اجتماعی و استقرار زمینههای رشد و تعالی شهروندان تهرانی و ایجاد شهری فعال، بانشاط، مسئولیت پذیر، بالنده، مؤمن و انقلابی، منشور حقوق شهروندی به شرح زیر اعلام میشود:
بند۱:
شهروندان حق دارند از شهری که در آن احترام به حقوق یکدیگر و رعایت حق تقدم در مناسبات اجتماعی و تفکیک حریم عمومی از حریم خصوصی و نهادینه کردن خدمت در هر دو حریم از اصول اساسی زندگی اجتماعی به شمار میآید بهرهمند شوند.
بند۲:
شهروندان حق دارند در برابر تصمیمات و اقدامات مدیران شهری که موجب تعرض به حقوق مالکانه قانونی آنها میشود، به مراجع صلاحیتدار مراجعه نموده و استیفای کامل حقوق خود را خواستار شوند.
بند۳:
شهروندان حق دارند خواستار تقویت بنیان خانواده، جایگاه زن و ارتقاء سطح فعالیتهای اجتماعی زنان و رعایت حقوق قانونی و شرعی آنان در تمام عرصههای زندگی شهری باشند.
بند ۴:
شهروندان حق دارند در راستای نهادینه کردن الگوهای متعالی، از آموزشهای شهروندی و امکانات برابر آموزشی با محتوا و رویکرد آموزههای دینی برخوردار باشند.
بند ۵ :
شهروندان حق دارند از آموزشهای شهروندی در راستای قانون مداری و ترویج آیین شهروندی که موجب پایبندی آنها به انضباط اجتماعی میشود بهره مند شوند.
بند ۶ :
شهروندان حق دارند ضمن مشارکت در انجام مسئولیتهای قانونی و تأمین منابع مالی مورد نیاز، از هوای پاک، فضای سبز عمومی و بوستان، معابر تمیز و عاری از پسماند و شهری بدون آلودگیهای صوتی و زیست محیطی برخوردار باشند.
بند ۷ :
شهروندان حق دارند در قالب گروهها و پایگاههای مردم نهاد به صورت مستقیم و غیر مستقیم در کلیه برنامههای مدیریت شهری مشارکت داشته باشند.
بند ۸ :
شهروندان حق دارند از طریق نظارت همگانی و دسترسی به مسئولان شهری و دریافت اطلاعات به روز و دقیق در خصوص نحوه مدیریت شهری در جهت ارتقاء سطح سلامت و موفقیت مدیریت شهری همکاری نمایند.
بند ۹:
شهروندان حق دارند از زندگی در شهری همراه با آرامش، آسایش، اعتماد، اطمینان و بالندگی بهرهمند شوند.
بند ۱۰ :
شهروندان حق دارند از خدمات اجتماعی از قبیل مددکاری، مشاوره روانشناختی، آموزشهای توانبخشی و توانمندسازی و خدمات حمایتی از اقشار در معرض آسیب و آسیب دیده اجتماعی و نیز از مناسبسازی معابر و محیط اجتماعی برای فعالیت افراد دارای محدودیت و معلولیت بهرهمند شوند.
بند ۱۱:
شهروندان حق دارند از کلیه ظرفیتهای سیاحتی، گردشگری، تفریحی و ورزشی مدیریت شهری در راستای پر کردن اوقات فراغت بهرهمند شوند.
بند ۱۲:
شهروندان حق دارند از کرامت انسانی و انضباط اجتماعی در کلیه شئون و فعالیتهای زندگی شهری بهره مند باشند.
بند ۱۳:
شهروندان حق دارند از شبکههای حمل و نقل عمومی در دسترس و سریع و امن و خدمات الکترونیک فراگیر و امن بهره مند شوند.
بند ۱۴:
شهروندان حق دارند در راستای ترویج فرهنگ انفاق، کمکهای نوع دوستانه خود را از طریق مراجع ذیصلاح ارائه نمایند.
بند ۱۵:
شهروندان حق دارند از شهری زیبا و برخوردار از نمادهای ایرانی ـ اسلامی و محیطها و اماکن سنتی و تاریخی و فارغ از آلودگی بصری و ناهنجاریهای معماری بهره مند باشند.
بند ۱۶ :
شهروندان حق دارند با اتکاء بر باورهای مذهبی، ملی و انقلابی و در قالب فعالیتهای گروهی در پایگاههای اجتماعی قانونی نظیر مساجد، حسینیهها، اماکن مذهبی ادیان الهی و مراکز فرهنگی و اجتماعی به برگزاری سنتهای پسندیده دینی، ملی و محلی خود بپردازند.
بند ۱۷ :
شهروندان حق دارند بر اساس باورها و ارزشهای انسانی و اسلامی در رفتار با یکدیگر و در برابر مدیریت شهری از رأفت، مهربانی، نصیحت مشفقانه و اجرای فریضه دینی امر به معروف و نهی از منکر در چارچوب قوانین و مقررات بهره مند باشند.
بند ۱۸ :
شهروندان حق دارند در مراجعه به نهادها و مراکز مختلف مدیریت شهری، از شرایط سهل و سریع در ارائه خدمات برخوردار باشند و ضمن رعایت رفتار عادلانه و قانونمند، مورد تکریم کارکنان و مسئولین مراکز مزبور قرار گیرند.
رای وحدت رویه دیوان عالی کشور در خصوص اعمال مجازات جایگزین حبس
دفتر حقوقی موکل- با صدور رأی وحدت رویه شماره 746-29/10/94 از سوی هیأت عمومی دیوان عالی کشور، گام مؤثر دیگری در راستای سیاست حبس زدایی برداشته شده است.
اصلاحیه بخشنامه یکنواخت سازی اخذ هزینه دادرسی
دفتر حقوقی موکل- بنا بر اعلام اداره کل روابط عمومی قوه قضاییه، متن کامل اصلاحیه بخشنامه رئیس قوه قضاییه به شرح ذیل است:
عدم موضوعیت صدور قرار تأمین کیفری نسبت به شخص حقوقی
دفتر حقوقی موکل- سؤال: در موارد مسؤولیت کیفری شخص حقوقی(۱)، چه مقامی باید احضار شود و صدور قرار تامین کیفری چگونه خواهد بود؟
رأی وحدت رویه در مورد صلاحیت مرجع رسیدگیکننده به دعاوی اشخاص به طرفیت اداره ثبت احوال به خواسته صدور شناسنامه
دفتر حقوقی موکل- رأی وحدت رویه در مورد صلاحیت مرجع رسیدگیکننده به دعاوی اشخاص به طرفیت اداره ثبت احوال به خواسته صدور شناسنامه
رأی وحدت رویه در مورد صلاحیت مرجع قضایی رسیدگیکننده به جرایم مرتکبان حمل چوب جنگلی غیرمجاز
دفتر حقوقی موکل- رأی وحدت رویه در مورد صلاحیت مرجع قضایی رسیدگیکننده به جرایم مرتکبان حمل چوب جنگلی غیرمجاز
قانون بیمه اجباری خسارات واردشده به شخص ثالث
دفتر حقوقی موکل- قانون بیمه اجباری خسارات واردشده به شخص ثالث در اثر حوادث ناشی از وسایل نقلیه انتشار یافت.
خش نخست ـ کلیات
ماده۱ـ اصطلاحات بهکار بردهشده در این قانون، دارای معانی به شرح زیر است:
الف ـ خسارت بدنی: هر نوع دیه یا ارش ناشی از هر نوع صدمه به بدن مانند شکستگی ، نقص و ازکارافتادگی عضو اعم از جزئی یا کلی ـ موقت یا دائم، دیه فوت و هزینه معالجه با رعایت ماده (۳۵) این قانون به سبب حوادث مشمول بیمه موضوع این قانون
ب ـ خسارت مالی: زیانهایی که به سبب حوادث مشمول بیمه موضوع این قانون به اموال شخص ثالث وارد شود.
پ ـ حوادث: هرگونه سانحه ناشی از وسایل نقلیه موضوع بند (ث) این ماده و محمولات آنها از قبیل تصادم، تصادف، سقوط، واژگونی، آتشسوزی و یا انفجار یا هر نوع سانحه ناشی از وسایل نقلیه بر اثر حوادث غیرمترقبه
ت ـ شخص ثالث: هر شخصی است که به سبب حوادث موضوع این قانون دچار خسارت بدنی و یا مالی شود بهاستثنای راننده مسبب حادثه
ث ـ وسیله نقلیه: وسایل نقلیه موتوری زمینی و ریلی شهری و بین شهری و واگن متصل یا غیرمتصل به آن و یدک و کفی (تریلر) متصل به آنها
ج ـ صندوق: صندوق تأمین خسارتهای بدنی
چ ـ بیمه مرکزی: بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران
ح ـ راهنمایی و رانندگی: پلیس راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران
ماده۲ـ کلیه دارندگان وسایل نقلیه موضوع این قانون اعم از اینکه اشخاص حقیقی یا حقوقی باشند مکلفند وسایل نقلیه خود را در قبال خسارت بدنی و مالی که در اثر حوادث وسایل نقلیه مذکور به اشخاص ثالث وارد میشود حداقل به مقدار مندرج در ماده (۸) این قانون نزد شرکت بیمهای که مجوز فعالیت در این رشته را از بیمه مرکزی داشته باشد، بیمه کنند.
تبصره۱ـ دارنده از نظر این قانون اعم از مالک و یا متصرف وسیله نقلیه است و هر کدام که بیمهنامه موضوع این ماده را تحصیل کند تکلیف از دیگری ساقط میشود.
تبصره۲ـ مسؤولیت دارنده وسیله نقلیه در تحصیل بیمهنامه موضوع این قانون مانع از مسؤولیت شخصی که حادثه منسوب به فعل یا ترک فعل او است نمیباشد. در هر حال خسارت واردشده از محل بیمهنامه وسیله نقلیه مسبب حادثه پرداخت میگردد.
ماده۳ـ دارنده وسیله نقلیه مکلف است برای پوشش خسارتهای بدنی واردشده به راننده مسبب حادثه، حداقل به میزان دیه مرد مسلمان در ماه غیرحرام، بیمه حوادث اخذ کند؛ مبنای محاسبه میزان خسارت قابل پرداخت به راننده مسبب حادثه، معادل دیه فوت یا دیه و یا ارش جرح در فرض ورود خسارت بدنی به مرد مسلمان در ماه غیرحرام و هزینه معالجه آن میباشد. سازمان پزشکی قانونی مکلف است با درخواست راننده مسبب حادثه یا شرکت بیمه مربوط، نوع و درصد صدمه بدنی واردشده را تعیین و اعلام کند. آییننامه اجرائی و حق بیمه مربوط به این بیمهنامه به پیشنهاد بیمه مرکزی پس از تصویب شورایعالی بیمه به تصویب هیأت وزیران میرسد.
ماده۴ـ در صورت وقوع حادثه و ایجاد خسارت بدنی یا مالی برای شخص ثالث:
الف ـ در صورتی که وسیله نقلیه مسبب حادثه، دارای بیمهنامه موضوع این قانون باشد، جبران خسارتهای واردشده در حدود مقررات این قانون بر عهده بیمهگر است. در صورت نیاز به طرح دعوی در خصوص مطالبه خسارت، زیاندیده یا قائممقام وی دعوی را علیه بیمهگر و مسبب حادثه طرح میکند. این حکم، نافی مسؤولیتهای کیفری راننده مسبب حادثه نیست.
ب ـ در صورتیکه وسیله نقلیه، فاقد بیمهنامه موضوع این قانون یا مشمول یکی از موارد مندرج در ماده (۲۱) این قانون باشد، خسارتهای بدنی وارده توسط صندوق با رعایت ماده (۲۵) این قانون جبران میشود. در صورت نیاز به طرح دعوی در این خصوص، زیاندیده یا قائممقام وی دعوی را علیه راننده مسبب حادثه و صندوق طرح میکند.
پ ـ در صورتیکه خودرو، فاقد بیمهنامه موضوع این قانون بوده و وسیله نقلیه با اذن مالک در اختیار راننده مسبب حادثه قرار گرفته باشد، در صورتیکه مالک، شخص حقوقی باشد، به جزای نقدی معادل بیستدرصد(۲۰%) و در صورتیکه مالک شخص حقیقی باشد به جزای نقدی معادل دهدرصد(۱۰%) مجموع خسارات بدنی واردشده محکوم میشود. مبلغ مذکور به حساب درآمدهای اختصاصی صندوق نزد خزانهداری کل کشور واریز میشود و با پیشبینی در بودجههای سالانه، صددرصد(۱۰۰%) آن به صندوق اختصاص مییابد.
ماده۵ ـ شرکت سهامی بیمه ایران مکلف است طبق مقررات این قانون و آییننامههای مربوط به آن، با دارندگان وسایل نقلیه موضوع این قانون قرارداد بیمه منعقد کند. سایر شرکتهای بیمه متقاضی فعالیت در رشته بیمه شخص ثالث میتوانند پس از اخذ مجوز از بیمه مرکزی اقدام به فروش بیمهنامه شخص ثالث کنند. بیمه مرکزی موظف است براساس آییننامه اجرائی که به پیشنهاد بیمه مرکزی و تأیید شورای عالی بیمه به تصویب هیأت وزیران میرسد، برای شرکتهای متقاضی، مجوز فعالیت در رشته شخص ثالث صادر کند. در آییننامه اجرائی موضوع این ماده مواردی از قبیل حداقل توانگری مالی شرکت بیمه، سابقه مناسب پرداخت خسارت، داشتن نیروی انسانی و ظرفیتهای لازم برای صدور بیمهنامه و پرداخت خسارت باید مد نظر قرار گیرد. شرکتهایی که مجوز فعالیت در این رشته بیمهای را از بیمه مرکزی دریافت میکنند، موظفند طبق مقررات این قانون و آییننامههای مربوط به آن، با کلیه دارندگان وسایل نقلیه موضوع این قانون قرارداد بیمه منعقد کنند. ادامه فعالیت در رشته شخص ثالث برای شرکتهایی که در زمان تصویب این قانون در رشته بیمه شخص ثالث فعال هستند، منوط به اخذ مجوز از بیمه مرکزی ظرف مدت دوسال از تاریخ لازمالاجراء شدن این قانون میباشد.
ماده۶ ـ از تاریخ انتقال مالکیت وسیله نقلیه، کلیه حقوق و تعهدات ناشی از قرارداد بیمه موضوع این قانون به انتقالگیرنده منتقل میشود و انتقالگیرنده تا پایان مدت قرارداد بیمه، بیمهگذار محسوب میشود.
تبصره ـ کلیه تخفیفاتی که بهواسطه «نداشتن حوادث منجر به خسارت» در قرارداد بیمه موضوع این قانون اعمال شده باشد، متعلق به انتقالدهنده است. انتقالدهنده میتواند تخفیفات مذکور را بهوسیله نقلیه دیگر از همان نوع، که متعلق به او یا متعلق به همسر، والدین یا اولاد بلاواسطه وی باشد، منتقل کند. آییننامه اجرائی این تبصره به پیشنهاد بیمه مرکزی و تأیید شورایعالی بیمه به تصویب هیأت وزیران میرسد.
ماده۷ـ دارندگان وسیله نقلیه موتوری زمینی که از خارج وارد ایران میشوند در صورتی که خارج از کشور وسیله نقلیه خود را در مقابل خساراتی که بر اثر حوادث ناشی از آن به موجب بیمهنامهای که از طرف بیمه مرکزی معتبر شناخته میشود بیمه نکرده باشند، مکلفند هنگام ورود به مرز ایران وسیله نقلیه خود را در قبال خسارتهای بدنی و مالی که در اثر حوادث نقلیه مزبور یا محمولات آنها به اشخاص ثالث وارد میشود حداقل به میزان مندرج در ماده(۸) این قانون بیمه کنند.
همچنین دارندگان وسیله نقلیه ایرانی که از کشور خارج میشوند موظفند هنگام خروج با پرداخت حق بیمه مربوط، وسیله نقلیه خود را در مقابل خساراتی که بر اثر حوادث نقلیه مذکور در خارج از کشور به اشخاص ثالث ایرانی وارد شود حداقل به میزان مندرج در ماده (۸) این قانون و نیز بیمه حوادث راننده موضوع ماده (۳) این قانون بیمه کنند. در غیر اینصورت از تردد وسایل مزبور توسط مراجع ذیربط جلوگیری میشود.
بخش دوم ـ حقوق و تعهدات بیمهگر و بیمهگذار
ماده۸ ـ حداقل مبلغ بیمه موضوع این قانون در بخش خسارت بدنی معادل حداقل ریالی دیه یک مرد مسلمان در ماههای حرام با رعایت تبصره ماده (۹) این قانون است و در هر حال بیمهگذار موظف به اخذ الحاقیه نمیباشد. همچنین حداقل مبلغ بیمه موضوع این قانون در بخش خسارت مالی معادل دو و نیم درصد (۵/۲%) تعهدات بدنی است. بیمهگذار میتواند برای جبران خسارتهای مالی بیش از حداقل مزبور، در زمان صدور بیمهنامه یا پس از آن، بیمه تکمیلی تحصیل کند.
تبصره۱ـ در صورتی که بیمهگذار در خصوص خسارتهای مالی تقاضای پوشش بیمهای بیش از سقف مندرج در این ماده را داشته باشد بیمهگر مکلف به انعقاد قرارداد بیمه تکمیلی با بیمهگذار میباشد. حق بیمه در این مورد در چهارچوب ضوابط کلی که توسط بیمه مرکزی اعلام میشود، توسط بیمهگر تعیین میگردد.
تبصره۲ـ در صورت بروز حادثه، بیمهگر مکلف است کلیه خسارات واردشده را مطابق این قانون پرداخت کند و مواد (۱۲) و (۱۳) قانون بیمه مصوب ۷/۲/۱۳۱۶ در این مورد اعمال نمیشود.
تبصره۳ـ خسارت مالی ناشی از حوادث رانندگی صرفاً تا میزان خسارت متناظر وارده به گرانترین خودروی متعارف از طریق بیمهنامه شخص ثالث و یا مقصر حادثه قابل جبران خواهد بود.
تبصره۴ـ منظور از خودروی متعارف خودرویی است که قیمت آن کمتر از پنجاهدرصد (۵۰%) سقف تعهدات بدنی که در ابتدای هر سال مشخص میشود، باشد.
تبصره۵ ـ ارزیابان خسارات موضوع ماده (۳۹) و کارشناسان ارزیاب خسارت شرکتهای بیمه و کارشناسان رسمی دادگستری در هنگام برآورد خسارت، موظفند مطابق این ماده اعلامنظر کنند.
ماده۹ـ بیمهگر ملزم به جبران خسارتهای واردشده به اشخاص ثالث مطابق مقررات این قانون است.
تبصره ـ در صورتیکه در یک حادثه، مسؤول آن به پرداخت بیش از یک دیه به هر یک از زیاندیدگان محکوم شود، بیمهگر مکلف به پرداخت کل خسارات بدنی است، اعم از اینکه مبلغ مازاد بر دیه، کمتر از یک دیه کامل یا بیشتر از آن باشد.
ماده۱۰ـ بیمهگر مکلف است در ایفاء تعهدات مندرج در این قانون خسارت وارده به زیاندیدگان را بدون لحاظ جنسیت و دین تا سقف تعهدات بیمهنامه پرداخت کند. مراجع قضائی موظفند در انشای حکم پرداخت دیه، مبلغ مازاد بر دیه موضوع این ماده را به عنوان بیمه حوادث درج کنند.
ماده۱۱ـ درج هرگونه شرط در بیمهنامه که برای بیمهگذار یا زیاندیده مزایای کمتر از مزایای مندرج در این قانون مقرر کند، یا درج شرط تعلیق تعهدات بیمهگر در قرارداد به هر نحوی، باطل و بلااثر است. بطلان شرط سبب بطلان بیمهنامه نمیشود. همچنین اخذ هرگونه رضایتنامه از زیاندیده توسط بیمهگر و صندوق مبنی بر رضایت به پرداخت خسارت کمتر از مزایای مندرج در این قانون ممنوع است و چنین رضایتنامهای بلااثر است.
ماده۱۲ـ تعهد ریالی بیمهگر در قبال زیاندیدگان داخل وسیله نقلیه مسبب حادثه، برابر حاصلضرب ظرفیت مجاز وسیله نقلیه در سقف تعهدات بدنی بیمهنامه با رعایت تبصره ماده (۹) و ماده (۱۳) این قانون است.
در مواردی که به علت عدم رعایت ظرفیت مجاز وسیله نقلیه، مجموع خسارات بدنی زیاندیدگان وسیله نقلیه مقصر حادثه بیش از سقف مذکور باشد مبلغ خسارت مورد تعهد بیمهگر به نسبت خسارت وارده به هر یک از زیاندیدگان بین آنان تسهیم میگردد و مابهالتفاوت خسارت بدنی هر یک از زیاندیدگان توسط صندوق تأمین خسارتهای بدنی وفق مقررات مربوط پرداخت و مطابق مقررات این قانون از مسبب حادثه بازیافت میشود.
میزان ظرفیت مجاز وسایل نقلیه با توجه به نوع و کاربری آنها به موجب آییننامهای خواهد بود که توسط وزارت کشور با همکاری وزارتخانههای صنعت، معدن و تجارت و راه و شهرسازی و بیمه مرکزی تهیه میشود و به تصویب هیأت وزیران میرسد.
در هر صورت تعداد جنین و اطفال زیر دوسال داخل وسیله نقلیه به ظرفیت مجاز خودرو اضافه میشود.
تبصره ـ تعهد ریالی بیمهگر در قبال زیاندیدگان خارج از وسیله نقلیه مسبب حادثه ده برابر سقف تعهدات بدنی بیمهنامه با رعایت تبصره ماده (۹) و ماده (۱۳) این قانون میباشد. در مواردی که مجموع خسارات بدنی زیاندیدگان خارج از وسیله نقلیه مسبب حادثه بیش از سقف مذکور باشد مبلغ خسارت مورد تعهد بیمهگر به نسبت خسارت واردشده به هر یک از زیاندیدگان بین آنان تسهیم میگردد و مابهالتفاوت خسارت بدنی هر یک از زیاندیدگان توسط صندوق تأمین خسارتهای بدنی وفق مقررات مربوط پرداخت میشود.
ماده۱۳ـ بیمهگر یا صندوق حسب مورد مکلفند خسارت بدنی تعلقگرفته به شخص ثالث را به قیمت یومالاداء و با رعایت این قانون و سایر قوانین و مقررات مربوط پرداخت کنند. بیمهگر، در صورتیکه خسارت بدنی که به زیاندیده پرداخت نموده بیشتر از تعهد وی مندرج در ماده (۸) این قانون باشد، میتواند نسبت به مازاد پرداختی، به صندوق رجوع یا در صورت موافقت صندوق در حسابهای فیمابین منظور کند مشروط بر اینکه افزایش مبلغ قابل پرداخت بابت دیه منتسب به تأخیر بیمهگر نباشد.
تبصره ـ در صورتیکه خسارت بدنی زیاندیده بیشتر از تعهد شرکت بیمه مندرج در ماده (۸) این قانون باشد، شرکت بیمه مکلف است، بلافاصله مراتب مذکور و کلیه مستندات پرونده مربوط را از طریق سامانه الکترونیک موضوع ماده (۵۵) به صندوق و بیمه مرکزی اطلاع دهد.
ماده۱۴ـ در حوادث رانندگی منجر به جرح یا فوت که به استناد گزارش کارشناس تصادفات راهنمایی و رانندگی یا پلیسراه، علت اصلی وقوع تصادف یکی از تخلفات رانندگی حادثهساز باشد، بیمهگر مکلف است خسارت زیاندیده را بدون هیچ شرط و اخذ تضمین پرداخت کند و پس از آن میتواند به شرح زیر برای بازیافت به مسبب حادثه مراجعه کند:
الف ـ در اولین حادثه ناشی از تخلف حادثهساز راننده مسبب در طول مدت بیمهنامه: معادل دو و نیم درصد (۵/۲%) از خسارتهای بدنی و مالی پرداختشده
ب ـ در دومین حادثه ناشی از تخلف حادثهساز راننده مسبب در طول مدت بیمهنامه: معادل پنجدرصد(۵%) از خسارتهای بدنی و مالی پرداختشده
پ ـ در سومین حادثه ناشی از تخلف حادثهساز و حوادث بعد از آن در طول مدت بیمهنامه: معادل دهدرصد(۱۰%) از خسارتهای بدنی و مالی پرداختشده
تبصره ـ مصادیق و عناوین تخلفات رانندگی حادثهساز به موجب ماده (۷) قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی مصوب ۸/۱۲/۱۳۸۹ تعیین میشود.
ماده۱۵ـ در موارد زیر بیمهگر مکلف است بدون هیچ شرط و اخذ تضمین، خسارت زیاندیده را پرداخت کند و پس از آن میتواند به قائممقامی زیاندیده از طریق مراجع قانونی برای بازیافت تمام یا بخشی از وجوه پرداختشده به شخصی که موجب خسارت شده است مراجعه کند:
الف ـ اثبات عمد مسبب در ایجاد حادثه نزد مراجع قضائی
ب ـ رانندگی در حالت مستی یا استعمال مواد مخدر یا روانگردان مؤثر در وقوع حادثه که به تأیید نیروی انتظامی یا پزشکی قانونی یا دادگاه رسیده باشد.
پ ـ در صورتیکه راننده مسبب، فاقد گواهینامه رانندگی باشد یا گواهینامه او متناسب با نوع وسیله نقلیه نباشد.
ت ـ در صورتیکه راننده مسبب، وسیله نقلیه را سرقت کرده یا از مسروقه بودن آن، آگاه باشد.
تبصره۱ـ در صورت وجود اختلاف میان بیمهگر و مسبب حادثه، اثبات موارد فوق در مراجع قضائی صالح صورت خواهد گرفت.
تبصره۲ـ در مواردی که طبق این قانون بیمهگر حق رجوع به مسبب حادثه یا قائممقام قانونی وی را دارد، اسناد پرداخت خسارت از سوی بیمهگر در حکم اسناد لازمالاجراء است و از طریق دوایر اجرای سازمان ثبت اسناد و املاک کشور قابل مطالبه و وصول میباشد.
تبصره۳ـ در صورتیکه حادثه در حین آموزش رانندگی توسط مراکز مجاز یا آزمون اخذ گواهینامه رخ دهد، خسارت پرداختشده بهوسیله شرکت بیمه از آموزشگیرنده یا آزموندهنده قابل بازیافت نخواهد بود و حسب مورد آموزشدهنده یا آزمونگیرنده، راننده محسوب میشود.
ماده۱۶ـ چنانچه به حکم مرجع قضائی اثبات شود، عواملی نظیر نقص راه، نبودن یا نقص علائم رانندگی و نقص تجهیزات مربوط یا عیب ذاتی وسیله نقلیه، یا ایجاد مانع توسط دستگاههای اجرائی یا هر شخص حقیقی یا حقوقی دیگر در وقوع حادثه مؤثر بوده است، بیمهگر و صندوق پس از پرداخت خسارت زیاندیده میتواند برای بازیافت به نسبت درجه تقصیر که درصد آن در حکم دادگاه مشخص میشود به مسببان ذیربط مراجعه کند.
دستگاههای ذیربط مجازند مسؤولیت کارکنان خویش را در قبال مسؤولیتهای موضوع این ماده از محل اعتبارات جاری و تملک داراییهای سرمایهای تحت اختیار، بیمه کنند.
تبصره ـ در صورتیکه حسب نظریه افسران موضوع ماده (۱۷) قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی، نقص راه، وسیله نقلیه یا عامل انسانی مؤثر در بروز تصادف اعلام شود در صورت اعتراض ذینفع، موضوع حسب مورد به کارشناس یا هیأت کارشناسان رسمی مستقل در امور مرتبط با موضوع از قبیل راه و مهندسی ترافیک، مکانیک و تصادفات با نظر دادگاه ارجاع میشود.
ماده۱۷ـ موارد زیر از شمول بیمه موضوع این قانون خارج است:
الف ـ خسارت وارده به وسیله نقلیه مسبب حادثه و محمولات آن
ب ـ خسارت مستقیم و یا غیرمستقیم ناشی از تشعشعات اتمی و رادیواکتیو
پ ـ جریمه یا جزای نقدی
ت ـ اثبات قصد زیاندیده در ایراد صدمه به خود مانند خودکشی، اسقاط جنین و نظایر آن و نیز اثبات هر نوع خدعه و تبانی نزد مراجع قضائی
تبصره ـ در صورتی که در موارد بندهای (الف) و (ب) اختلافی وجود داشته باشد، معترض میتواند به مرجع قضائی صالح رجوع کند.
ماده۱۸ـ آییننامه مربوط به تعیین سقف حق بیمه موضوع این قانون و نحوه تخفیف، افزایش یا تقسیط آن توسط بیمه مرکزی تهیه میشود و پس از تأیید شورایعالی بیمه به تصویب هیأت وزیران میرسد.
در آییننامه مذکور باید عوامل زیر مدنظر قرار گیرد:
الف ـ ویژگیهای وسیله نقلیه از قبیل نوع کاربری، سال ساخت و وضعیت ایمنی آن
ب ـ سوابق رانندگی و بیمهای دارنده شامل نمرات منفی و تخلفات ثبتشده توسط نیروی انتظامیجمهوری اسلامی ایران موضوع قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی، خسارتهای پرداختی توسط بیمهگر یا صندوق، بابت حوادث منتسب به وی
پ ـ رایج بودن استفاده از وسیله نقلیه برای اقشار متوسط و ضعیف شامل موتورسیکلت و خودروهای سواری ارزانقیمت
در آییننامه موضوع این ماده باید ملاحظات اجتماعی در تعیین حق بیمه وسایل نقلیه پرکاربرد اقشار متوسط و ضعیف جامعه مدنظر قرار گیرد.
تبصره۱ـ بیمه مرکزی موظف است با همکاری نیروی انتظامیجمهوری اسلامی ایران ترتیبی اتخاذ کند که حداکثر تا پایان برنامه پنجساله ششم توسعه، امکان صدور بیمهنامه شخص ثالث براساس ویژگیهای «راننده» فراهم شود. تا آن زمان، سوابق رانندگی و بیمهای شخصی که پلاک وسیله نقلیه به نام اوست و خسارتهای پرداختی بابت حوادث منتسب به وی ملاک عمل است.
تبصره۲ـ در آییننامه موضوع این ماده نحوه تخفیف یا افزایش در حق بیمه بهصورت پلکانی و متناظر به تفکیک در مورد خسارات مالی و بدنی تعیین میشود.
تبصره۳ـ نرخنامه حق بیمه موضوع این قانون در ابتدای هر سال با رعایت آییننامه مصوب هیأت وزیران بهوسیله بیمه مرکزی محاسبه و پس از تأیید شورایعالی بیمه، ابلاغ میشود. در جلسات شورایعالی بیمه برای تعیین نرخنامه موضوع این تبصره دبیر کل اتحادیه(سندیکای) بیمهگران و دو نفر صاحبنظر به انتخاب اتحادیه(سندیکای) بیمهگران ایران با حق رأی شرکت میکنند. همچنین رئیس کل بیمه مرکزی در جلسات مذکور حق رأی دارد.
تبصره۴ـ شرکتهای بیمه میتوانند تا دو و نیم درصد (۵/۲%) کمتر از نرخهای مصوب شورایعالی بیمه را ملاک عمل خود قرار دهند. اعمال تخفیف بیشتر از دو و نیمدرصد (۵/۲%) توسط شرکتهای بیمه، منوط به کسب مجوز از بیمه مرکزی است. بیمه مرکزی در اعطای این مجوز باید توانگری مالی شرکت و شرایط عمومی بازار و حفظ رقابتپذیری شرکتهای بیمه را مدنظر قرار دهد. همچنین شرکتهای بیمه میتوانند در صورت ارائه خدمات ویژه به مشتریان، با تأیید بیمه مرکزی تا دو و نیم درصد (۵/۲%) بیش از قیمتهای تعیینشده توسط بیمه مرکزی، از بیمهگذار دریافت کنند.
تبصره۵ ـ شرکتهای بیمه موظفند در چهارچوب ضوابط مربوط نسبت به اعطای تخفیف به رانندگانی که دورههای آموزشی رانندگی ایمن و کمخطر را سپری نموده و موفق به اخذ گواهینامه مربوط شدهاند، اقدام کنند. آییننامه مربوط به این تبصره به پیشنهاد بیمه مرکزی و نیروی انتظامی به تصویب هیأت وزیران میرسد.
ماده۱۹ـ هرگونه قصور یا تقصیر بیمهگر یا نماینده وی در صدور بیمهنامه موضوع این قانون رافع مسؤولیت بیمهگر نیست.
ماده۲۰ـ پوششهای بیمه موضوع این قانون محدود به قلمرو جمهوری اسلامی ایران است مگر آنکه در بیمهنامه به نحو دیگری توافق شده باشد.
بخش سوم ـ حقوق و تعهدات صندوق
ماده۲۱ـ به منظور حمایت از زیاندیدگان حوادث ناشی از وسایل نقلیه، خسارتهای بدنی وارد به اشخاص ثالث که به علت فقدان یا انقضای بیمهنامه، بطلان قرارداد بیمه، شناختهنشدن وسیله نقلیه مسبب حادثه، کسری پوشش بیمهنامه ناشی از افزایش مبلغ ریالی دیه یا تعلیق یا لغو پروانه فعالیت شرکت بیمه یا صدور حکم توقف یا ورشکستگی بیمهگر موضوع ماده (۲۲) این قانون، قابل پرداخت نباشد، یا بهطور کلی خسارتهای بدنی که خارج از تعهدات قانونی بیمهگر مطابق مقررات این قانون است بهاستثنای موارد مصرح در ماده (۱۷)، توسط صندوق مستقلی به نام «صندوق تأمین خسارتهای بدنی» جبران میشود.
تبصره۱ـ میزان تعهدات صندوق برای جبران خسارتهای بدنی معادل مبلغ مقرر در ماده (۸) با رعایت تبصره ماده (۹) و مواد (۱۰) و (۱۳) این قانون است.
تبصره۲ـ تشخیص موارد خارج از تعهد بیمهگر مطابق مقررات این قانون، بر عهده شورایعالی بیمه است.
تبصره۳ـ صندوق مکلف است هر ششماه یکبار گزارش عملکرد خود را به کمیسیون اقتصادی مجلس ارائه کند.
ماده۲۲ـ در صورت تعلیق یا لغو پروانه فعالیت شرکت بیمه در رشته بیمه شخص ثالث و ناتوانی آن از پرداخت خسارت به زیاندیدگان، به تشخیص بیمه مرکزی یا شورایعالی بیمه، یا صدور حکم توقف یا ورشکستگی آن بهوسیله دادگاه صالح، صندوق، خسارات بدنی که به موجب صدور بیمهنامههای موضوع این قانون به عهده بیمهگر است را پرداخته، پس از آن به قائممقامی زیاندیدگان به بیمهگر مراجعه میکند.
تبصره۱ـ دادگاه مکلف است نسبت به صدور حکم انتقال اموال و داراییهای بیمهگر مذکور تا میزان مبالغ پرداختی و خسارات وارده به صندوق اقدام کند.
تبصره۲ـ در صورت تعلیق یا لغو پروانه فعالیت شرکت بیمه، پرداخت خسارات مالی که برعهده شرکت بیمه مذکور است مشمول ماده (۴۴) قانون تأسیس بیمه مرکزی ایران و بیمهگری مصوب ۳۰/۳/۱۳۵۰ خواهد بود.
ماده۲۳ـ درصورتیکه زیاندیده، جز در موارد بیمه اختیاری، تمام یا بخشی از خسارت بدنی واردشده را از مراجع دیگری مانند سازمان بیمههای اجتماعی یا سازمان بیمه کارمندان دولت یا صندوقهای ویژه جبران خسارت دریافت کند، نسبت به همان میزان حق مراجعه به صندوق را ندارد. سازمانها و صندوقهای ویژه مذکور حق مراجعه به صندوق و استرداد خسارت پرداختشده به اشخاص ثالث را ندارند و مکلفند اطلاعات مربوط را در اختیار صندوق قرار دهند. در هر حال در صورتیکه زیاندیده علاوه بر دریافت خسارت از سازمانها و صندوقهای ویژه مذکور از صندوق نیز خسارتی دریافت کند، صندوق حق استرداد دارد.
ماده۲۴ـ منابع مالی صندوق به شرح زیر است:
الف ـ هشتدرصد(۸%) از حق بیمه اجباری موضوع این قانون بر مبنای نرخنامه مذکور در تبصره (۳) ماده (۱۸) این قانون
ب ـ مبلغی معادل حداکثر یکسال حق بیمه اجباری که از دارندگان وسیله نقلیهای که از انجام بیمه موضوع این قانون خودداری کنند وصول میشود.
میزان مبلغ مذکور، نحوه وصول، تخفیف، تقسیط و بخشودگی آن به پیشنهاد بیمه مرکزی به تصویب مجمع عمومیصندوق میرسد.
پ ـ مبالغ بازیافتی از مسببان حوادث، دارندگان وسایل نقلیه، بیمهگران و سایر اشخاصی که صندوق پس از جبران خسارت زیاندیدگان مطابق مقررات این قانون حسب مورد دریافت میکند.
ت ـ درآمد حاصل از سرمایهگذاری وجوه صندوق با رعایت ماده (۲۷) این قانون
ث ـ بیستدرصد(۲۰%) از جریمههای وصولی راهنمایی و رانندگی در کل کشور
ج ـ بیستدرصد(۲۰%) از کل هزینههای دادرسی و جزای نقدی وصولی توسط قوه قضائیه و تعزیرات حکومتی
چ ـ جریمههای موضوع بند (پ) ماده (۴)، ماده (۴۴) و بند (ت) ماده (۵۷) این قانون
ح ـ کمکهای اعطائی ازسوی اشخاص حقیقی یا حقوقی
تبصره۱ـ مدیر صندوق و هیأت نظارت مکلفند هر سهماه یکبار گزارش عملکرد بند (پ) را به اعضای مجمع عمومی صندوق اعلام کنند.
تبصره۲ـ کلیه درآمدهای منابع موضوع بندهای (ث) و (ج) به محض تحقق به حساب درآمدهای اختصاصی صندوق نزد خزانهداری کل کشور واریز میشود و صددرصد (۱۰۰%) آن به صندوق اختصاص مییابد.
تبصره۳ـ در صورت کمبود منابع مالی صندوق، دولت موظف است در بودجه سنواتی سال بعد کسری منابع صندوق را تأمین کند.
تبصره۴ـ درآمدهای صندوق مشمول مالیات به نرخ صفر بوده و از هرگونه عوارض معاف است. همچنین صندوق از پرداخت هزینههای دادرسی و اوراق و حقالاجراء معاف میباشد.
تبصره۵ ـ صندوق میتواند با تصویب مجمع عمومی مربوط، حداکثر تا دودرصد(۲%) از منابع مالی خود را جهت تعمیم امر بیمه، گسترش فرهنگ بیمه، ترغیب رانندگان فاقد بیمهنامه شخص ثالث به اخذ بیمهنامه و پیشگیری از زیانهای ناشی از حوادث رانندگی از طریق عقد قرارداد با وزارتخانهها و دستگاههای اجرائی ذیربط از قبیل سازمان صدا و سیما، وزارتخانههای آموزش و پرورش، علوم، تحقیقات و فناوری، فرهنگ و ارشاد اسلامی و ورزش و جوانان اختصاص دهد.
تبصره۶ ـ در آرای غیابی برای بازیافت خسارات موضوع بند (پ) این ماده، صندوق میتواند بدون سپردن تأمین یا تضمین موضوع تبصره (۲) ماده (۳۰۶) قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب (در امور مدنی) مصوب ۲۱/۱/۱۳۷۹ نسبت به تقاضای اجرای احکام غیابی اقدام کند.
تبصره۷ـ دولت میتواند در بودجههای سنواتی بخشی از درآمدهای ناشی از فروش حاملهای انرژی را به صندوق اختصاص دهد. در صورت تصویب به تناسب سهم صندوق از محل فروش بیمهنامه موضوع بند (الف) این ماده کاهش پیدا میکند.
ماده۲۵ـ صندوق مکلف است بدون اخذ تضمین از زیاندیده یا مسبب زیان، خسارت زیاندیده را پرداخت نموده و پس از آن مکلف است به شرح زیر به قائممقامی زیاندیده از طریق مراجع قانونی وجوه پرداختشده را بازیافت کند:
الف ـ در صورتیکه پرداخت خسارت به سبب نداشتن، انقضاء یا بطلان بیمهنامه باشد به مسبب حادثه رجوع میکند.
ب ـ در صورتیکه پرداخت خسارت به سبب تعلیق یا لغو پروانه یا توقف یا ورشکستگی بیمهگر موضوع ماده (۲۲) این قانون باشد به بیمهگر و مدیران آن رجوع میکند.
پ ـ در صورتیکه پرداخت خسارت به سبب شناختهنشدن وسیله نقلیه مسبب حادثه باشد، پس از شناخته شدن آن حسب مورد به مسبب حادثه یا بیمهگر وی رجوع میکند.
ت ـ در صورتیکه پرداخت خسارت به سبب خارج از ظرفیت بودن سرنشینان داخل وسیله نقلیه مسبب حادثه باشد به مسبب حادثه رجوع میکند.
تبصره۱ـ در موارد زیر صندوق نمیتواند برای بازیافت به مسبب حادثه رجوع کند:
۱ـ در موارد جبران کسری پوشش بیمهنامه ناشی از افزایش مبلغ ریالی دیه (پرداخت خسارت به استناد ماده (۱۳) این قانون)
۲ـ تعلیق یا لغو پروانه فعالیت شرکت بیمه یا صدور حکم توقف یا ورشکستگی بیمهگر موضوع ماده (۲۲) این قانون
۳ـ در مواردی که زیاندیدگان خارج از وسیله نقلیه بیش از سقف تعهدات بیمهگر موضوع تبصره ماده (۱۲) این قانون باشند.
۴ـ در مواردی که صندوق به موجب قانون معادل دیه مرد مسلمان را به زیاندیده یا قائممقام قانونی وی پرداخت میکند برای بازپرداخت مابهالتفاوت دیه شرعی با دیه مرد مسلمان
تبصره۲ـ صندوق مجاز است با درنظرگرفتن شرایط و وضعیت وقوع حادثه، علت نداشتن بیمهنامه، سوابق بیمهای مسبب حادثه، وضعیت مالی و معیشتی مسبب حادثه و سایر اوضاع و احوال مؤثر در وقوع حادثه نسبت به تقسیط یا تخفیف در بازیافت خسارت از مسبب حادثه اقدام کند. نحوه بازیافت از مسبب حادثه با رعایت مقررات راجع به نحوه اجرای محکومیتهای مالی و میزان بازیافت مطابق آییننامهای است که بنا به پیشنهاد هیأت نظارت صندوق و مجمع عمومی صندوق به تصویب وزیر امور اقتصادی و دارایی میرسد.
ماده۲۶ـ اسناد مربوط به مطالبات و پرداختهای خسارت صندوق در حکم اسناد لازمالاجراء است و از طریق دوایر اجرای سازمان ثبت اسناد و املاک قابل مطالبه و وصول میباشد.
ماده۲۷ـ صندوق مجاز است موجودی نقدی مازاد خود را نزد بانکهای دولتی سپردهگذاری و یا اوراق بهادار بدون خطر (ریسک) خریداری کند مشروط بر آنکه سرمایهگذاریهای مذکور به نحوی برنامهریزی شود که همواره امکان انجام تعهدات صندوق وجود داشته باشد.
ماده۲۸ـ صندوق، نهاد عمومی غیردولتی است و چگونگی اداره آن براساس اساسنامهای است که با رعایت موارد زیر و به پیشنهاد وزیر امور اقتصادی و دارایی تهیه میشود و ظرف مهلت ششماه پس از لازمالاجراء شدن این قانون به تصویب هیأت وزیران میرسد:
الف ـ ارکان صندوق عبارتند از: مجمع عمومی، هیأت نظارت، مدیر صندوق و حسابرس
ب ـ اعضای مجمع عمومیصندوق عبارت از وزرای امور اقتصادی و دارایی به عنوان رئیس مجمع، تعاون، کار و رفاه اجتماعی، دادگستری و صنعت، معدن و تجارت، دادستان کل کشور (بدون حق رأی) و رئیس کل بیمه مرکزی است. مجمع عمومیصندوق حداقل یکبار در سال تشکیل میشود. مجمع عمومیعادی بهطور فوقالعاده نیز به تقاضای هر یک از اعضاء به دعوت رئیس مجمع تشکیل میشود.
یکی از نمایندگان عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی، به پیشنهاد کمیسیون مذکور و تصویب مجلس شورای اسلامی بهعنوان عضو ناظر و بدون حق رأی در جلسات مجمع شرکت میکند. مدیر صندوق بدون حق رأی دبیر مجمع عمومی است.
پ ـ اعضای هیأت نظارت صندوق عبارت از نمایندگان وزرای امور اقتصادی و دارایی، تعاون، کار و رفاه اجتماعی و دادگستری، دادستان کل کشور(بدون حقرأی)، بیمه مرکزی و اتحادیه(سندیکای) بیمهگران ایران است. اعضای هیأت نظارت غیر از مدیر صندوق بهصورت غیرموظف خواهند بود؛
تبصره ـ نماینده وزیر امور اقتصادی و دارایی در هیأت نظارت، مدیر صندوق است که دبیر هیأت نظارت نیز خواهد بود. مدیرعامل ستاد مردمی رسیدگی به امور دیه و کمک به زندانیان نیازمند بدون حقرأی در جلسات هیأت نظارت شرکت میکند.
ت ـ مدیر صندوق به پیشنهاد رئیس کل بیمه مرکزی و تصویب مجمع عمومی انتخاب و با حکم رئیس مجمع عمومی برای مدت چهار سال منصوب میشود. انتخاب مجدد مدیر صندوق برای یک دوره بلامانع است. مجمع عمومی میتواند نسبت به عزل مدیر صندوق قبل از پایان مدت مذکور اتخاذ تصمیم کند.
ث ـ مرکز اصلی صندوق، تهران است. در صورت لزوم با تصویب مجمع عمومی میتواند در مراکز استانها شعبه ایجاد یا نمایندگی اعطاء کند. اقامه دعوی علیه صندوق در محل استقرار شعب صندوق نیز ممکن است.
وظایف و اختیارات مجمع عمومی، هیأت نظارت و مدیر صندوق و نیز نحوه انتخاب و وظایف و اختیارات حسابرس به موجب اساسنامه مصوب هیأت وزیران تعیین میشود.
ماده۲۹ـ کلیه اختلافات بین صندوق و شرکتهای بیمه که ممکن است در اجرای این قانون بهوجود آید بهوسیله هیأتی مرکب از دو نفر حقوقدان آشنا با حقوق بیمه به انتخاب وزیر دادگستری و سه متخصص بیمه به انتخاب بیمه مرکزی، صندوق و اتحادیه (سندیکای) بیمهگران هر کدام یک نفر حل و فصل میشود. ملاک تصمیمگیری، رأی اکثریت اعضای هیأت است و رأی صادرشده لازمالاجراء میباشد. هریک از طرفین میتواند ظرف مدت بیست روز از ابلاغ رأی در مرجع قضائی ذیصلاح اقامه دعوی کند.
ماده۳۰ـ اشخاص ثالث زیاندیده حق دارند با ارائه مدارک لازم برای دریافت خسارت بهطور مستقیم حسب مورد به شرکت بیمه مربوط و یا صندوق تأمین خسارتهای بدنی مراجعه کنند. همچنین مسبب حادثه میتواند با ارائه مدارک لازم جهت تشکیل پرونده پرداخت خسارت به زیاندیده حسب مورد به بیمهگر یا صندوق مراجعه کند.
آییننامه اجرائی این ماده توسط بیمه مرکزی تهیه میشود و به پیشنهاد وزیر امور اقتصادی و دارایی ظرف مدت سهماه از تاریخ ابلاغ این قانون به تصویب هیأت وزیران میرسد.
بخش چهارم ـ پرداخت خسارت
ماده۳۱ـ بیمهگر و صندوق حسب مورد مکلفند حداکثر پانزده روز پس از دریافت مدارک مورد نیاز، خسارت متعلقه را پرداخت کنند.
ماده۳۲ـ در حوادث منجر به خسارت بدنی، زیاندیده، اولیای دم یا وراث قانونی موظفند پس از قطعیشدن مبلغ خسارت برای تکمیل مدارک به منظور دریافت خسارت، به بیمهگر مراجعه کنند. بیمهگر مکلف است حداکثر ظرف مدت بیست روز از تاریخ قطعیشدن مبلغ خسارت، مبلغ خسارت را به زیاندیده پرداخت و در صورت عدم مراجعه وی در مهلت مذکور نزد صندوق تودیع و قبض واریز را به مرجع قضائی مربوط تحویل دهد. در اینصورت تعهد بیمهگر و مسبب حادثه، ایفاءشده تلقی میشود. صندوق مکلف است بلافاصله پس از درخواست زیاندیده مبلغ مذکور را عیناً به وی پرداخت نماید.
تبصره۱ـ در مواردی که صندوق مطابق مقررات این قانون رأساً مکلف به پرداخت خسارت بدنی است، پس از قطعیشدن مبلغ خسارت چنانچه زیاندیده یا قائممقام وی، تا بیست روز پس از ابلاغ اظهارنامه رسمی به وی برای دریافت خسارت به صندوق مراجعه نکند، مبلغ مذکور بهعنوان امانت نزد صندوق باقی مانده و در زمان مراجعه زیاندیده یا قائممقام قانونی وی عیناً پرداخت میشود.
تبصره۲ـ در مواردی که رأی صادرشده از دادگاه بدوی، صرفاً از جنبه عمومی مورد تجدیدنظرخواهی قرارگرفته باشد، زیاندیده یا وراث قانونی و بیمهگر یا صندوق باید طبق مفاد این ماده اقدام کنند.
تبصره۳ـ ملاک قطعیشدن میزان خسارت موضوع این ماده، قطعیت حکم دادگاه است.
ماده۳۳ـ چنانچه بیمهگر یا صندوق به رغم کامل بودن مدارک، تکلیف مقرر در ماده (۳۱) این قانون را انجام ندهند و در پرداخت خسارت تأخیر کنند و یا بیمهگر تکلیف مقرر در ماده (۳۲) این قانون را انجام ندهد، به پرداخت جریمهای معادل نیم در هزار بهازای هر روز تأخیر در حق زیاندیده یا قائممقام وی محکوم میشود.
ماده۳۴ـ در حوادث رانندگی منجر به خسارت بدنی غیر از فوت، در صورت مطالبه زیاندیده، پس از دریافت گزارش کارشناس راهنمایی و رانندگی و یا پلیسراه و یا کمیسیون جلوگیری از سوانح راه آهن موضوع تبصره (۲) ماده (۲) قانون دسترسی آزاد به شبکه حمل و نقل ریلی مصوب ۶/۷/۱۳۸۴ (در خصوص حوادث مربوط به قطارهای شهری و بین شهری) و پزشکی قانونی، بیمهگر وسیله نقلیه مسبب حادثه و یا صندوق، حسب مورد مکلفند بلافاصله حداقل پنجاهدرصد(۵۰%) از دیه تقریبی را به اشخاص ثالث زیاندیده پرداخت کرده و باقیمانده آنرا پس از معینشدن میزان قطعی دیه با رعایت مواد (۳۱) و (۳۲) این قانون بپردازند.
ماده۳۵ـ هزینههای معالجه اشخاص ثالث زیاندیده و راننده مسبب حادثه در صورتیکه مشمول قانون دیگری نباشد، با لحاظ ماده (۳۰) قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت (۲) حسب مورد برعهده بیمهگر مربوط یا صندوق است.
ماده۳۶ـ در حوادث منجر به فوت، در صورت مطالبه اولیای دم یا قائممقام متوفی یا درخواست مسبب حادثه بدون نیاز به رأی مراجع قضائی، پس از دریافت گزارش کارشناس راهنمایی و رانندگی، کمیسیون جلوگیری از سوانح راهآهن موضوع تبصره (۲) ماده (۲) قانون دسترسی آزاد به شبکه حمل و نقل ریلی (در خصوص حوادث مربوط به قطارهای شهری و بین شهری) یا پلیسراه و در صورت لزوم گزارش سایر مقامات انتظامی و پزشکی قانونی بیمهگر وسیله نقلیه مسبب حادثه و یا صندوق حسب مورد میتوانند خسارت بدنی را به ورثه قانونی متوفی با رعایت ماده (۳۱) این قانون بپردازند.
در صورت عدم مطالبه نیز، بیمهگر میتواند بدون نیاز به رأی مرجع قضائی خسارت بدنی را مطابق ماده (۳۲) این قانون به صندوق تودیع کند.
تبصره ـ چنانچه علیرغم وجود گزارش کارشناس راهنمایی و رانندگی و یا پلیسراه و یا کمیسیون جلوگیری از سوانح راهآهن (موضوع تبصره (۲) ماده (۲) قانون دسترسی آزاد به شبکه حمل و نقل ریلی) و نظر نهائی پزشکی قانونی، شرکت بیمه پرداخت خسارات بدنی را موکول به رأی دادگاه کند، پس از صدور رأی مکلف به پرداخت خسارات بدنی به قیمت یومالاداء بوده و نمیتواند بابت مابهالتفاوت خسارت پرداختی و میزان تعهد وی (موضوع ماده (۱۳) این قانون) به صندوق رجوع کند.
ماده۳۷ـ بیمهگر، صندوق یا مسبب حادثه به میزان درصد دیهای که به زیاندیده پرداخت شده یا مطابق ماده (۳۲) این قانون و تبصره آن به صندوق تودیع شده است، بریءالذمه هستند.
ماده۳۸ـ هرگاه پس از اینکه بیمهگر یا صندوق به موجب این قانون خسارتی را پرداخت کند و به موجب حکم قطعی، برای پرداخت تمام یا بخشی از خسارت مسؤول شناخته نشوند، بیمهگر یا صندوق میتواند به همان میزان به محکومٌعلیه حکم قطعی، رجوع کند.
ماده۳۹ـ در حوادث رانندگی منجر به خسارت مالی، پرداخت خسارت بهصورت نقدی و با توافق زیاندیده و شرکت بیمه مربوط صورت میگیرد. در صورت عدم توافق طرفین در خصوص میزان خسارت قابل پرداخت، شرکت بیمه موظف است در صورت تقاضای زیاندیده، وسیله نقلیه خسارتدیده را در تعمیرگاه مجاز و یا تعمیرگاهی که مورد قبول زیاندیده باشد تعمیر نموده و هزینههای تعمیر را تا سقف تعهدات مالی مندرج در بیمهنامه مذکور پرداخت کند.
تبصره ـ در صورتیکه اختلاف از طریق مذکور حل و فصل نشود، موضوع به یک ارزیاب خسارت (دارای مجوز ارزیابی خسارت از بیمه مرکزی) به انتخاب و هزینه زیاندیده ارجاع میشود. هریک از طرفین ظرف مدت بیست روز از تاریخ اعلام نظر کتبی ارزیاب میتوانند در مرجع صالح، اقامه دعوی کنند. در صورت عدم طرح دعوی توسط طرفین در مهلت مقرر نظر ارزیاب خسارت، قطعی و لازمالاجراء است. هزینه ارزیابی خسارت براساس تعرفهای است که در ابتدای هر سال توسط بیمه مرکزی پیشنهاد و به تصویب شورایعالی بیمه میرسد. بیمه مرکزی موظف است در صدور مجوز ارزیابی خسارت بهگونهای عمل کند که در تمام شهرستانها متناسب با نیاز آن شهرستان، ارزیاب خسارت وجود داشته باشد.
ماده۴۰ـ شرکتهای بیمه مکلفند خسارت مالی ناشی از حوادث رانندگی موضوع این قانون را در مواردی که وسایل نقلیه مسبب و زیاندیده در زمان حادثه دارای بیمهنامه معتبر بوده و بین طرفین حادثه اختلافی وجود نداشته باشد، حداکثر تا سقف تعهدات مالی مندرج در ماده (۸) این قانون بدون اخذ گزارش مقامات انتظامی پرداخت کنند.
بخش پنجم ـ تکالیف سایر نهادها و دستگاههای مرتبط
ماده۴۱ـ به منظور ساماندهی امور مربوط به حوادث رانندگی، دولت مکلف است «سامانه جامع حوادث رانندگی» را مطابق مقررات این قانون با مشارکت همه دستگاههای ذیربط ایجاد و نسبت به روزآمد کردن و تحلیل مستمر دادههای آن اقدام کند.
نیروی انتظامی، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی (مراکز فوریتهای پزشکی (اورژانس) و بیمارستانها)، سازمان پزشکی قانونی و جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران موظفند اطلاعات مربوط به سوانح رانندگی را فوراً در سامانه مذکور ثبت کنند.
قوه قضائیه نیز مکلف است اطلاعات مربوط به آرای قضائی راجع به حوادث رانندگی را در سامانه مذکور قرار دهد.
دولت موظف است حداکثر ظرف مدت ششماه پس از لازمالاجراء شدن این قانون، سامانه مزبور را راهاندازی و دسترسی برخط (آنلاین) به آن را برای کلیه واحدهای نیروی انتظامی و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، شرکتهای بیمه، صندوق و واحدهای قضائی فراهم کند.
تبصره ـ نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران موظف است همزمان با تعویض پلاک وسیله نقلیه، مشخصات مالک جدید را در «سامانه جامع حوادث رانندگی» درج کند. همچنین سازمان ثبت اسناد و املاک کشور نیز مکلف است اسناد تنظیمشده در خصوص وسایل نقلیه مانند نقل و انتقال، وکالت و رهن را در سامانه مذکور درج کند.
ماده۴۲ـ حرکت وسایل نقلیه موتوری زمینی بدون داشتن بیمهنامه موضوع این قانون ممنوع است. کلیه دارندگان وسایل مزبور مکلفند سند حاکی از انعقاد قرارداد بیمه را هنگام رانندگی همراه داشته باشند و در صورت درخواست مأموران راهنمایی و رانندگی و یا پلیسراه ارائه کنند. مأموران راهنمایی و رانندگی و پلیس راه موظفند از طرق مقتضی مانند دوربینهای نظارت ترافیکی ضمن شناسایی وسایل نقلیه فاقد بیمهنامه نسبت به اعمال جریمههای مربوط اقدام کنند. همچنین مأموران راهنمایی و رانندگی و پلیس راه موظفند در صورت احراز فقدان بیمهنامه، وسایل نقلیه فاقد بیمهنامه موضوع این قانون را تا هنگام ارائه بیمهنامه مربوط در محل مطمئنی متوقف کنند. آییننامه مربوط به نحوه توقیف وسایل نقلیه فاقد بیمهنامه شخص ثالث ظرف مدت سهماه پس از تصویب این قانون توسط وزارت کشور با همکاری وزارتخانههای راه و شهرسازی و دادگستری و بیمه مرکزی تهیه میشود و به تصویب هیأت وزیران میرسد.
تبصره ـ نیروی انتظامی مکلف است هر ششماه یکبار گزارش اجرای این ماده را به دادستانی کل کشور، بیمه مرکزی و کمیسیونهای قضائی و حقوقی، اقتصادی، اجتماعی و امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ارسال کند.
ماده۴۳ـ بیمه مرکزی و شرکتهای بیمه موظفند ترتیبی اتخاذ کنند که با استفاده از ابزار مناسب، امکان شناسایی وسایل نقلیه فاقد بیمهنامه موضوع این قانون برای پلیس راهنمایی و رانندگی و یا پلیسراه فراهم شود.
ماده۴۴ـ دادن بار یا مسافر و یا ارائه هرگونه خدمات به دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی فاقد بیمهنامه شخص ثالث معتبر، از سوی شرکتها و مؤسسات حمل و نقل بار و مسافر درونشهری و برونشهری ممنوع است. نظارت بر حسن اجرای این ماده برعهده وزارتخانههای کشور و راه وشهرسازی میباشد تا حسب مورد، شرکتها و مؤسسات متخلف را به مراجع مذکور در تبصره (۱) ماده(۳۱) قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی معرفی نمایند.
در صورت احراز تخلف شرکتها و مؤسسات مذکور توسط مراجع یادشده، پروانه فعالیت آنان از یکماه تا یکسال معلق و در صورت تکرار تخلف یادشده برای بار چهارم بهصورت دائم لغو میشود.
بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران موظف است امکان احراز اصالت بیمهنامه از طریق سامانههای الکترونیکی را بهصورت برخط برای وزارتخانههای راه و شهرسازی و کشور فراهم کند.
تبصره ـ اعتراض به هرنوع تصمیمات مراجع دولتی موضوع تبصره (۱) ماده(۳۱) قانون رسیدگی به تخلفاترانندگی در دیوان عدالتاداری رسیدگی میشود.
ماده۴۵ـ ارائه هرگونه خدمات به وسایل نقلیه فاقد بیمهنامه و رفع توقیف از آنها، توسط راهنمایی و رانندگی، دفاتر اسناد رسمی و سازمانها و نهادهای مرتبط با امر حمل و نقل از قبیل تعویض پلاک وسیله نقلیه، تنظیم اسناد رسمی معاملات وسایل مذکور ممنوع میباشد. عدم اجرای تکالیف فوق، حسب مورد تخلف اداری یا انتظامی محسوب میشود.
تبصره ـ انتقال وسایل نقلیه اسقاطی به مراجع و نهادهای ذیربط و نیز انتقال وسایل نقلیه مشمول خسارت بیمه بدنه به بیمهگر مربوط، از حکم این ماده مستثنی است.
ماده۴۶ـ عقد هرگونه قرارداد حمل و نقل بار یا مسافر از سوی دستگاههای اجرائی و مؤسسات دولتی و نهادهای عمومی غیردولتی و مراکز آموزشی و کلیه اشخاص حقوقی در مواردی که بهموجب قوانین و مقررات مربوطه مجاز میباشد با دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی فاقد بیمهنامه شخص ثالث معتبر، ممنوع است. عدم اجرای تکلیف فوق، حسب مورد تخلف اداری یا انتظامی محسوب میشود.
ماده۴۷ـ نیروی انتظامی مکلف است ظرف مدت یکسال از تاریخ لازمالاجراء شدن این قانون، کلیه واحدهای ثابت و سیار راهنمایی و رانندگی و پلیسراه را به ابزار لازم برای استعلام برخط وضعیت بیمه شخص ثالث وسایل نقلیه، تجهیز و سامانه مورد نیاز را طراحی یا تکمیل کند.
ماده۴۸ـ ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت مکلف است از صدور هرگونه کارت سوخت و تخصیص اولیه سهمیه یا ادامه آن برای وسایل نقلیه فاقد بیمهنامه خودداری کند.
تبصره ـ بیمه مرکزی و نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران مکلفند اطلاعات مربوط به وسایل نقلیه مذکور را بهصورت برخط در اختیار ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت قرار دهند.
ماده۴۹ـ مراجع قضائی مکلفند در دعاوی مربوط به حوادث رانندگی، در صورت وجود بیمهنامه معتبر و مکفی و احراز اصالت آن، صرفاً متناسب با جنبه عمومی جرم برای راننده مسبب حادثه قرار تأمین صادر کنند.
تبصره ـ عدم اجرای این ماده مستوجب مجازات انتظامیدرجه سه موضوع ماده (۱۳) قانون نظارت بر رفتار قضات مصوب ۱۷/۷/۱۳۹۰ برای متخلف است. بیمه مرکزی مکلف است با رعایت مفاد ماده (۵۶) این قانون اطلاعات مربوط به بیمهنامه و بیمهگذاران را به نحوی در اختیار قوهقضائیه قرار دهد که امکان دسترسی مراجع قضائی برای بررسی اصالت بیمهنامه وجود داشته باشد.
ماده۵۰ ـ کلیه مراجع قانونی رسیدگی به دعاوی مرتبط با حوادث رانندگی از قبیل دادسرا و دادگاههای رسیدگیکننده به دعاوی ناشی از حوادث موضوع این قانون مکلفند صندوق یا شرکت بیمه مربوط را در مواردی که صندوق یا شرکت بیمه، طرف دعوی نباشند از طرح دعوی علیه مسبب حادثه مطلع نموده، زمان تشکیل جلسات دادگاه را رسماً به آنان اطلاع دهند. همچنین دادگاه مکلف است پس از صدور رأی، نسخهای از رأی صادرشده را به آنها ابلاغ کند. در این موارد، بیمهگر یا صندوق میتوانند با رعایت مقررات قانون آیین دادرسی مدنی نسبت به خسارات بدنی و مالی در دعوی واردشده یا پس از صدور رأی قطعی مطابق مقررات آیین دادرسی مدنی اعتراض ثالث کنند.
تبصره۱ـ اعتراض ثالث شرکت بیمه یا صندوق مانع از اجرای حکم نیست.
تبصره۲ـ عدم اعلام مراتب طرح دعاوی مرتبط با حوادث رانندگی موضوع این قانون حسب مورد به بیمهگر مربوط یا صندوق یا عدم ابلاغ رأی به آنها مستوجب مجازات انتظامی درجه سه موضوع ماده (۱۳) قانون نظارت بر رفتار قضات است.
ماده۵۱ ـ طرح دعوای واهی موضوع تبصره ماده (۱۰۹) قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب (در امور مدنی) در دعاوی راجع به حوادث رانندگی توسط صندوق یا بیمهگر ـ اعم از اینکه به صورت ورود ثالث یا اعتراض ثالث یا تجدیدنظرخواهی باشد ـ در صورتی که منجر به تأخیر در پرداخت خسارت شود، مشمول ماده (۳۳) این قانون میشود.
ماده۵۲ ـ قوهقضائیه مکلف است تا پایان پانزدهم اسفند هر سال میزان ریالی دیه موضوع ماده (۵۴۹) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ را تعیین و برای اجراء از ابتدای سال بعد اعلام کند.
ماده۵۳ ـ ادارات راهنمایی و رانندگی و پلیسراه حسب مورد مکلفند علاوه بر ثبت جزئیات حادثه در «سامانه جامع حوادث رانندگی»، نسخهای از آنرا به زیاندیده و مسبب حادثه تسلیم نموده، رسید دریافت نمایند.
عدم اجرای تکلیف مذکور مستوجب مجازات مقرر برای لغو دستور موضوع ماده (۳۸) قانون جرائم نیروهای مسلح مصوب ۹/۱۰/۱۳۸۲ است.
ماده۵۴ ـ نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران مکلف است ظرف مدت سهماه از تاریخ لازمالاجراء شدن این قانون ترتیبی اتخاذ کند که امکان دسترسی به بانکهای اطلاعاتی آن نیرو در ارتباط با موضوعات مورد نیاز از قبیل مشخصات وسایل نقلیه و دارندگان آنها و گواهینامههای صادرشده و همچنین سوابق تخلفات و تصادفات رانندگان، از طریق سامانههای الکترونیکی بهصورت برخط برای مراجع قضائی، صندوق و بیمه مرکزی فراهم شود. اخذ گواهینامه نیازمند کارت پایان خدمت و معافیت سربازی نیست.
ماده۵۵ ـ شرکتهای بیمه مجاز به فعالیت در رشته بیمه موضوع این قانون مکلفند ظرف مدت سهماه از تاریخ لازمالاجراءشدن این قانون با استفاده از سامانههای الکترونیکی امکان دسترسی به کلیه اطلاعات مورد نیاز بیمه مرکزی در رابطه با بیمهنامههای صادرشده و خسارتهای مربوط به آنها را بهصورت برخط برای بیمه مرکزی فراهم کنند.
ماده۵۶ ـ بیمه مرکزی مکلف است ظرف مدت ششماه از تاریخ لازمالاجراءشدن این قانون ترتیبی اتخاذ کند که امکان دسترسی به اطلاعات مذکور در مواد (۵۴) و (۵۵) این قانون برای کلیه مراجع قضائی، شرکتهای بیمه ذیربط، نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران و صندوق فراهم شود.
ماده۵۷ ـ بیمه مرکزی بر حسن اجرای این قانون نظارت نموده و در صورت قصور یا تخلف هر یک از شرکتهای بیمه در اجرای قانون، اقدامات زیر را بهعمل میآورد. اعمال موارد زیر متناسب با نوع قصور یا تخلف و تعدد و تکرار آن به موجب آییننامهای است که به پیشنهاد بیمه مرکزی و تأیید شورایعالی بیمه به تصویب هیأتوزیران میرسد:
الف ـ توبیخ کتبی مدیران شرکت بیمه
ب ـ سلب صلاحیت حرفهای مسؤول فنی یا مدیر یا معاون فنی یا مدیرعامل یا هیأتمدیره شرکت بیمه، برای حداکثر پنجسال با تأیید شورایعالی بیمه
پ ـ سلب صلاحیت افراد موضوع بند(ب) بهطور دائم با تأیید شورایعالی بیمه
ت ـ محکوم نمودن شرکت بیمه به پرداخت جریمه نقدی حداکثر تا مبلغ بیست برابر حداقل تعهدات بدنی موضوع ماده(۸) این قانون در زمان پرداخت
ث ـ تعلیق فعالیت شرکت بیمه در یک یا چند رشته بیمه برای حداکثر یکسال با تأیید شورایعالی بیمه
ج ـ لغو پروانه فعالیت در یک یا چند رشته بیمه بهطور دائم با تأیید شورای عالی بیمه
تبصره۱ـ در مورد بندهای(ت)، (ث) و (ج) این ماده، بیمه مرکزی نظر مشورتی و تخصصی اتحادیه بیمهگران ایران را قبل از اتخاذ تصمیم، اخذ میکند. چنانچه اتحادیه ظرف مدت پانزده روز از تاریخ دریافت نامه بیمه مرکزی، کتباً نظر خود را اعلام نکند بیمه مرکزی رأساً اقدام میکند.
تبصره۲ـ در صورت سلب صلاحیت اکثریت هیأتمدیره شرکت بیمه حسب اعلام بیمه مرکزی، بیمه مرکزی با تأیید شورایعالی بیمه میتواند برای اداره امور شرکت فرد واجد شرایطی را بهعنوان سرپرست شرکت بیمه تا زمان تعیین و تأیید اعضای جدید هیأتمدیره منصوب کند. صاحبان سهام شرکت بیمه(مجمع) موظفند حداکثر ظرف مدت یکماه اعضای هیأتمدیره جدید خود را معرفی کنند تا پس از تأیید توسط بیمه مرکزی جایگزین اعضای قبلی سلب صلاحیتشده شوند و براساس قانون تجارت شرکت را اداره کنند. سرپرست جدید منصوب تا زمان جایگزینی اعضای هیأتمدیره جدید دارای اختیارات هیأتمدیره شرکت است و مسؤولیت کلیه اقدامات او برعهده بیمه مرکزی است. حقوق و مزایای سرپرست منصوب تا تعیین مدیرعامل که حداکثر سهماه میباشد توسط بیمه مرکزی پیشنهاد و پس از تصویب مجمع شرکت به سرپرست منصوب پرداخت میشود.
تبصره۳ـ جریمه موضوع بند (ت) این ماده به حساب اختصاصی صندوق نزد خزانهداری کل واریز و با پیشبینی در بودجههای سنواتی به صندوق مذکور تخصیص داده میشود. عدم پرداخت جریمه از سوی شرکت بیمه در حکم تصرف غیرقانونی در وجوه عمومی است.
تبصره۴ـ نحوه وصول، تخفیف و یا بخشودگی جریمه موضوع بند (ت) این ماده به موجب آییننامهای است که ظرف مدت ششماه از تاریخ ابلاغ این قانون به پیشنهاد بیمه مرکزی پس از تأیید شورایعالی بیمه به تصویب وزیر امور اقتصادی و دارایی میرسد.
تبصره۵ ـ رسیدگی به اعتراض شرکتهای بیمه در خصوص تصمیم بیمه مرکزی یا شورایعالی بیمه مبنی بر اعمال مجازاتهای مندرج در این ماده (بهجز بند«الف») برعهده کمیسیونی متشکل از یکنفر قاضی دادگستری با انتخاب رئیس قوه قضائیه (بهعنوان رئیس کمیسیون)، نماینده بیمه مرکزی و یکنفر نماینده اتحادیه (سندیکای) بیمهگران میباشد. تصمیمگیری کمیسیون مذکور با اکثریت آرای اعضاء، لازمالاجراء و ظرف مدت بیست روز از تاریخ ابلاغ حسب مورد قابل اعتراض در مرجع قضائی ذیصلاح است. دبیرخانه این کمیسیون در بیمهمرکزی مستقر میباشد.
ماده۵۸ ـ بیمه مرکزی مکلف است مطابق مقررات مربوط بر اجرای تعهدات شرکتهای بیمه و نحوه محاسبه ذخایر آنها در رشته بیمه شخص ثالث نظارت نموده و از کفایت ذخایر مذکور جهت ایفای تعهدات آتی شرکتهای بیمه اطمینان حاصل کند.
شرکتهای بیمه مکلفند ذخایرتأییدشده از سوی بیمه مرکزی را در دفاتر و صورتهای مالی خود، مطابق دستورالعمل بیمه مرکزی ثبت کنند.
بخش ششم ـ مقررات کیفری
ماده۵۹ ـ عدم پرداخت حقوق قانونی صندوق از سوی بیمهگر یا نمایندگی آنان، مصرف درآمدهای صندوق در غیر از موارد مصرح قانونی و همچنین عدم اجرای تکالیف مقرر در مواد (۴۵) و (۴۶) و (۴۸) این قانون علاوه بر تخلف اداری یا انتظامی در حکم دخل و تصرف در وجوه عمومی است.
ماده۶۰ ـ فروش هر نوع بیمهنامه یا مبادرت به عملیات بیمهگری یا نمایندگی بیمه بدون مجوز قانونی، در حکم کلاهبرداری است و مرتکب علاوه بر مجازات کلاهبرداری، ضامن جبران خسارت وارده حسب مورد به زیاندیده یا صندوق به نرخ روز جبران میباشد.
ماده۶۱ ـ هرکس با انجام اعمال متقلبانه مانند صحنهسازی صوری تصادف، تعویض خودرو یا ایجاد خسارت عمدی، وجوهی را بابت خسارت دریافت کند، به حبس تعزیری درجه شش و جزای نقدی معادل دو برابر وجوه دریافتی محکوم میشود. شروع به جرم مندرج در این ماده علاوه بر مجازات مقرر برای شروع به جرم در قانون مجازات اسلامی، مستوجب جزای نقدی درجه پنج میباشد.
ماده۶۲ ـ هرگاه شخصی برخلاف واقع خود را بهعنوان راننده وسیله نقلیه مسبب حادثه معرفی کند به مجازات حبس درجه هفت محکوم میشود؛ راننده نیز چنانچه در این امر تبانی کرده باشد به مجازات مذکور محکوم میشود.
ماده۶۳ ـ در صورتیکه مسؤولیت مسبب حادثه مشمول تعهدات بیمهگر باشد، جز در موارد مصرح در ماده (۱۵) این قانون، مقررات مربوط به نحوه اجرای محکومیتهای مالی در خصوص وی قابل اجراء نیست.
بخش هفتم ـ مقررات نهائی
ماده۶۴ ـ کلیه آییننامههای اجرائی این قانون جز در مواردی که به نحو دیگری مقرر شده است، ظرف مدت یکسال از تاریخ ابلاغ آن توسط بیمه مرکزی و شورایعالی بیمه تهیه میشود و پس از تأیید وزیر امور اقتصادی و دارایی به تصویب هیأتوزیران میرسد. مادامی که آییننامههای مذکور، تهیه و تصویب نشده است، آییننامههای اجرائی موجود، در حدودی که مغایر این قانون نباشد معتبر است.
ماده۶۵ ـ بیمهنامههای صادره پیش از لازمالاجراء شدن این قانون مشمول قانون زمان صدور خود هستند لکن در هر حال احکام بندهای (الف) و (ب) ماده (۴)، مواد (۱۱)، (۱۹)، (۲۲)، (۲۵)، (۳۰) و ماده (۳۲) و تبصرههای آن، مواد (۳۶)، (۳۷)، (۳۸)، (۴۹)، (۵۰) و (۶۰) در مورد بیمهنامههایی که هنوز خسارات تحت پوشش آنها پرداخت نشده نیز لازمالرعایه است.
ماده۶۶ ـ از تاریخ لازمالاجراء شدن این قانون، «قانون اصلاح قانون بیمه مسؤولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث مصوب ۱۳۸۷» نسخ میشود. هرگونه نسخ یا اصلاح مواد این قانون باید صریحاً در قوانین بعدی قید شود.
قانون فوق مشتمل بر شصت و شش ماده و پنجاه و پنج تبصره در جلسه علنی روز دوشنبه مورخ بیستم اردیبهشتماه یکهزار و سیصد و نود و پنج مجلس شورای اسلامی تصویب شد و در تاریخ ۲۹/۲/۱۳۹۵ به تأیید شورای نگهبان رسید.
قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب 1394
دفتر حقوقی موکل- قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب 1394 انتشار یافت.
ماده۱ـ هرکس به موجب حکم دادگاه به دادن هر نوع مالی به دیگری محکوم شود و از اجرای حکم خودداری کند، هرگاه محکومٌبه عین معین باشد آن مال اخذ و به محکومٌ له تسلیم میشود و در صورتی که ردّ عین ممکن نباشد یا محکومٌبه عین معین نباشد، اموال محکومٌعلیه با رعایت مستثنیات دین و مطابق قانون اجرای احکام مدنی و سایر مقررات مربوط، توقیف و از محل آن حسب مورد محکومٌ به یا مثل یا قیمت آن استیفاء میشود.
ماده۲ـ مرجع اجراءکننده رأی، اعم از قسمت اجرای دادگاه صادرکننده اجرائیه یا مجری نیابت، مکلف است به تقاضای محکومٌ له از طرق پیشبینیشده در این قانون و نیز به هر نحو دیگر که قانوناً ممکن باشد، نسبت به شناسایی اموال محکومٌ علیه و توقیف آن به میزان محکومٌ به اقدام کند.
تبصره ـ در موردی که محکومٌ به عین معین بوده و محکومٌ له شناسایی و تحویل آن را تقاضا کرده باشد نیز مرجع اجراءکننده رأی مکلف به شناسایی و توقیف آن مال است.
ماده۳ـ اگر استیفای محکومٌ به از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد محکومٌعلیه به تقاضای محکومٌ له تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت محکومٌ له حبس میشود. چنانچه محکومٌعلیه تا سی روز پس از ابلاغ اجرائیه، ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود، دعوای اعسار خویش را اقامه کرده باشد حبس نمیشود، مگر اینکه دعوای اعسار مسترد یا به موجب حکم قطعی رد شود.
تبصره۱ـ چنانچه محکومٌعلیه خارج از مهلت مقرر در این ماده، ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود، دعوای اعسار خود را اقامه کند، هرگاه محکومٌ له آزادی وی را بدون اخذ تأمین بپذیرد یا محکومٌعلیه به تشخیص دادگاه کفیل یا وثیقه معتبر و معادل محکومٌ به ارائه نماید، دادگاه با صدور قرار قبولی وثیقه یا کفیل تا روشن شدن وضعیت اعسار از حبس محکومٌعلیه خودداری و در صورت حبس، او را آزاد میکند. در صورت ردّ دعوای اعسار به موجب حکم قطعی، به کفیل یا وثیقه گذار ابلاغ میشود که ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ واقعی نسبت به تسلیم محکومٌعلیه اقدام کند. در صورت عدم تسلیم ظرف مهلت مذکور حسب مورد به دستور دادستان یا رئیس دادگاهی که حکم تحت نظر آن اجراء میشود نسبت به استیفای محکومٌبه و هزینههای اجرائی از محل وثیقه یا وجه الکفاله اقدام میشود. در این مورد دستور دادگاه ظرف مهلت ده روز پس از ابلاغ واقعی قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر است. نحوه صدور قرارهای تأمینی مزبور، مقررات اعتراض نسبت به دستور دادستان و سایر مقررات مربوط به این دستورها تابعقانون آیین دادرسی کیفری است.
تبصره۲ـ مقررات راجع به تعویق و موانع اجرای مجازات حبس در خصوص کسانی که به استناد این ماده حبس میشوند نیز مجری است.
ماده۴ـ چنانچه به موجب ماده (۳) این قانون محکومٌعلیه حبس شده یا مستحق حبس باشد، هرگاه مالی معرفی کند و یا با رعایت مستثنیات دین مالی از او کشف شود به نحوی که طبق نظر کارشناس رسمی مال مزبور تکافوی محکومٌبه و هزینههای اجرائی را نماید، حبس نخواهد شد و اگر در حبس باشد آزاد میگردد. در اینصورت مال معرفی یا کشف شده را مرجع اجراءکننده رأی توقیف میکند و محکومٌ به از محل آن استیفاء میشود.
ماده۵ ـ قوه قضائیه مکلف است افرادی را که به استناد ماده (۳) این قانون حبس میشوند جدای از محکومان کیفری نگهداری و با همکاری دولت (وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی) زمینه انجام فعالیتهای اقتصادی و درآمدزا را برای محبوسان متقاضی کار فراهم کند. شیوه نگهداری، بهکارگیری، پرداخت و هزینهکرد اجرت این اشخاص مطابق آیین نامهای است که بهوسیله سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور و با همکاری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تهیه میشود و ظرف سه ماه پس از لازمالاجراء شدن این قانون به تصویب رئیس قوه قضائیه میرسد.
ماده۶ ـ معسر کسی است که به دلیل نداشتن مالی به جز مستثنیات دین، قادر به تأدیه دیون خود نباشد.
تبصره ـ عدم قابلیت دسترسی به مال درحکم نداشتن مال است. اثبات عدم قابلیت دسترسی به مال برعهده مدیون است.
ماده۷ـ در مواردی که وضعیت سابق مدیون دلالت بر ملائت وی داشته یا مدیون در عوض دین، مالی دریافت کرده یا به هر نحو تحصیل مال کرده باشد اثبات اعسار برعهده اوست مگر اینکه ثابت کند آن مال تلف حقیقی یا حکمی شده است در اینصورت و نیز در مواردی که مدیون در عوض دین، مالی دریافت نکرده یا تحصیل نکرده باشد هرگاه خوانده دعوای اعسار نتواند ملائت فعلی یا سابق او را ثابت کند یا ملائت فعلی یا سابق او نزد قاضی محرز نباشد ادعای اعسار با سوگند مدیون مطابق تشریفات مقرر در قانون آییندادرسی مدنی پذیرفته میشود.
ماده۸ ـ مدعی اعسار باید صورت کلیه اموال خود شامل تعداد یا مقدار و قیمت کلیه اموال منقول و غیرمنقول، به طور مشروح، مشتمل بر میزان وجوه نقدی که وی به هر عنوان نزد بانکها و یا مؤسسات مالی و اعتباری ایرانی و خارجی دارد، به همراه مشخصات دقیق حسابهای مذکور و نیز کلیه اموالی که او به هر نحو نزد اشخاص ثالث دارد و کلیه مطالبات او از اشخاص ثالث و نیز فهرست نقل و انتقالات و هر نوع تغییر دیگر در اموال مذکور از زمان یکسال قبل از طرح دعوای اعسار به بعد را ضمیمه دادخواست اعسار خود کند. در مواردی که بار اثبات اعسار برعهده مدیون است و نیز در مواردی که سابقه ملائت او اثبات شده باشد هرگاه مدیون بخواهد ادعای خود را با شهادت شهود ثابت کند باید شهادتنامه کتبی حداقل دو شاهد را به مدتی که بتوانند نسبت به وضعیت معیشت فرد اطلاع کافی داشته باشند به دادخواست اعسار خود ضمیمه نماید. شهادتنامه مذکور باید علاوه بر هویت و اقامتگاه شاهد، متضمن منشأ اطلاعات و موارد مندرج در ماده (۹) این قانون باشد.
ماده۹ـ شاهد باید علاوه بر هویت، شغل، میزان درآمد و نحوه قانونی امرار معاشِ مدعی اعسار، به این امر تصریح کند که با مدیون به مدتی که بتواند نسبت به وضعیت معیشت وی اطلاع کافی داشته باشد، معاشرت داشته و او افزون بر مستثنیات دین هیچ مال قابل دسترسی ندارد که بتواند به وسیله آن دین خود را بپردازد.
ماده۱۰ـ پس از ثبت دادخواست اعسار دادگاه مکلف است فوراً با استعلام از مراجع ذیربط و به هر نحو دیگر که ممکن باشد نسبت به بررسی وضعیت مالی محکومٌعلیه جهت روشن شدن اعسار یا ایسار او اقدام کند.
ماده۱۱ـ در صورت ثبوت اعسار، چنانچه مدیون متمکن از پرداخت به نحو اقساط شناخته شود، دادگاه ضمن صدور حکم اعسار با ملاحظه وضعیت او مهلت مناسبی برای پرداخت میدهد یا حکم تقسیط بدهی را صادر میکند. در تعیین اقساط باید میزان درآمد مدیون و معیشت ضروری او لحاظ شده و به نحوی باشد که او توانایی پرداخت آن را داشته باشد.
تبصره۱ـ صدور حکم تقسیط محکومٌبه یا دادن مهلت به مدیون، مانع استیفای بخش اجراء نشده آن از اموالی که از محکومٌعلیه به دست میآید یا مطالبات وی نیست.
تبصره۲ـ هر یک از محکومٌله یا محکومٌعلیه میتوانند با تقدیم دادخواست، تعدیل اقساط را از دادگاه بخواهند. دادگاه با عنایت به نرخ تورم براساس اعلام مراجع رسمی قانونی کشور یا تغییر در وضعیت معیشت و درآمد محکومٌعلیه نسبت به تعدیل میزان اقساط اقدام میکند.
ماده۱۲ـ اگر دعوای اعسار ردّ شود، دادگاه در ضمن حکم به ردّ دعوی، مدعی اعسار را به پرداخت خسارات وارد شده بر خوانده دعوای اعسار مشروط به درخواست وی محکوم میکند.
ماده۱۳ـ دعوای اعسار در مورد محکومٌ به در دادگاه نخستین رسیدگیکننده به دعوای اصلی یا دادگاه صادرکننده اجرائیه و به طرفیت محکومٌ له اقامه میشود.
ماده۱۴ـ دعوای اعسار غیرمالی است و در مرحله بدوی و تجدید نظر خارج از نوبت رسیدگی میشود.
ماده۱۵ـ دادخواست اعسار از تجار و اشخاص حقوقی پذیرفته نمیشود. این اشخاص درصورتی که مدعی اعسار باشند باید رسیدگی به امر ورشکستگی خود را درخواست کنند.
تبصره ـ اگر داد خواست اعسار از سوی اشخاص حقوقی یا اشخاصی که تاجر بودن آنها نزد دادگاه مسلم است طرح شود، دادگاه بدون اخطار به خواهان، قرار ردّ دادخواست وی را صادر میکند.
ماده۱۶ـ هرگاه محکومٌعلیه در صورت اموال خود موضوع مواد(۳) و (۸) این قانون، به منظور فرار از اجرای حکم از اعلام کامل اموال خود مطابق مقررات این قانون خودداری کند یا پس از صدور حکم اعسار معلوم شود برخلاف واقع خود را معسر قلمداد کردهاست دادگاه ضمن حکم به رفع اثر از حکم اعسار سابق محکومٌعلیه را به حبس تعزیری درجه هفت محکوم خواهدکرد.
ماده۱۷ـ دادگاه رسیدگی کننده به اعسار ضمن صدور حکم اعسار، شخصی را که با هدف فرار از پرداخت دین مرتکب تقصیر شده است تا موجب اعسار وی گردد با توجه به میزان بدهی، نوع تقصیر، تعدد و تکرار آن به مدت ششماه تا دوسال به یک یا چند مورد از محرومیتهای زیر محکوم میکند:
۱ـ ممنوعیت خروج از کشور
۲ـ ممنوعیت تأسیس شرکت تجارتی
۳ـ ممنوعیت عضویت در هیأتمدیره شرکتهای تجارتی
۴ـ ممنوعیت تصدی مدیرعاملی در شرکتهای تجارتی
۵ ـ ممنوعیت دریافت اعتبار و هرگونه تسهیلات به هر عنوان از بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری عمومی و دولتی بهجز وامهای ضروری
۶ ـ ممنوعیت دریافت دستهچک
ماده۱۸ـ هرگاه پس از صدور حکم اعسار ثابت شود، از مدیون رفع عسرت شده یا مدیون برخلاف واقع خود را معسر قلمداد کرده است، به تقاضای محکومٌ له، محکومٌعلیه تا زمان اجرای حکم یا اثبات حدوث اعسار یا جلب رضایت محکومٌله حبس خواهد شد. در این مورد نیز مفاد مواد(۴) و(۵) این قانون مجری است. این حکم در مورد مدیونی که به موجب ماده(۱۱) این قانون برای پرداخت دین او مهلت مناسب تعیینشده یا بدهی او تقسیط گردیده و در زمان مقرر دین خود یا اقساط تعیینشده را نپرداخته است نیز مجری است.
ماده۱۹ـ مرجع اجراءکننده رأی باید به درخواست محکومٌله به بانک مرکزی دستور دهد که فهرست کلیه حسابهای محکومٌعلیه در بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری را برای توقیف به مرجع مذکور تسلیم کند. همچنین دادگاه باید به درخواست محکومٌله یا خوانده دعوای اعسار به مراجع ذی ربط از قبیل ادارات ثبت محل و شهرداریها دستور دهد که براساس نشانی کامل ملک یا نام مالک پلاک ثبتی ملکی را که احتمال تعلق آن به محکومٌ علیه وجود دارد برای توقیف به دادگاه اعلام کند. این حکم در مورد تمامی مراجعی که به هر نحو اطلاعاتی در مورد اموال اشخاص دارند نیز مجری است.
تبصره۱ـ مراجع مذکور در این ماده مکلفند به دستور دادگاه فهرست و مشخصات اموال متعلق به محکومٌ علیه و نیز فهرست نقل و انتقالات و هر نوع تغییر دیگر در اموال مذکور از زمان یکسال قبل از صدور حکم قطعی به بعد را به دادگاه اعلام کنند.
تبصره۲ـ مفاد این ماده در مورد اجرای قرارهای تأمین خواسته موضوع ماده(۱۰۸) قانون آییندادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹/۱/۲۱ و نیز اجرای مفاد اسناد رسمی مجری است.
ماده۲۰ـ هر یک از مدیران یا مسؤولان مراجع مذکور در ماده (۱۹) این قانون که به تکلیف مقرر پیرامون شناسایی اموال اشخاص حقیقی و حقوقی عمل نکند به انفصال درجه شش از خدمات عمومی و دولتی محکوم میشود. این حکم در مورد مدیران و مسؤولان کلیه مراجعی که به هر نحو اطلاعاتی در مورد اموال اشخاص دارند و مکلفند اطلاعات خود مطابق ماده مذکور را در اختیار قوه قضائیه قرار دهند نیز در صورت عدم اجرای این تکلیف مجری است.
ماده۲۱ـ انتقال مال به دیگری به هر نحو بهوسیله مدیون با انگیزه فرار از ادای دین به نحوی که باقیمانده اموال برای پرداخت دیون کافی نباشد، موجب حبس تعزیری یا جزای نقدی درجه شش یا جزای نقدی معادل نصف محکومٌبه یا هر دو مجازات میشود و در صورتی که منتقلٌالیه نیز با علم به موضوع اقدام کرده باشد در حکم شریک جرم است. در این صورت عین آن مال و در صورت تلف یا انتقال، مثل یا قیمت آن از اموال انتقالگیرنده به عنوان جریمه اخذ و محکومٌبه از محل آن استیفاء خواهد شد.
ماده۲۲ـ کلیه محکومیتهای مالی از جمله دیه، ضرر و زیان ناشی از جرم، ردّ مال و امثال آنها جز محکومیت به پرداخت جزای نقدی، مشمول این قانون خواهند بود.
ماده۲۳ـ مرجع اجراءکننده رأی باید به تقاضای محکومٌله قرار ممنوعالخروج بودن محکومٌعلیه را صادر کند. این قرار تا زمان اجرای رأی یا ثبوت اعسار محکومٌعلیه یا جلب رضایت محکومٌله یا سپردن تأمین مناسب یا تحقق کفالت مطابق قانون مدنی به قوت خود باقی است.
تبصره ـ درخصوص سفر واجب که وجوب آن از قبل ثابت شده باشد و سفرهای درمانی ضروری، دادگاه موقتاً به محکومٌعلیه اجازه خروج از کشور را میدهد.
ماده۲۴ـ مستثنیات دین صرفاً شامل موارد زیر است:
الف ـ منزل مسکونی که عرفاً در شأن محکومٌ علیه در حالت اعسار او باشد.
ب ـ اثاثیه مورد نیاز زندگی که برای رفع حوائج ضروری محکومٌ علیه و افراد تحت تکفل وی لازم است.
ج ـ آذوقه موجود به قدر احتیاج محکومٌعلیه و افراد تحت تکفل وی برای مدتی که عرفاً آذوقه ذخیره میشود.
د ـ کتب و ابزار علمی و تحقیقاتی برای اهل علم و تحقیق متناسب با شأن آنها
هـ ـ وسایل و ابزار کار کسبه، پیشه وران، کشاورزان و سایر اشخاص که برای امرار معاش ضروری آنها و افراد تحت تکفلشان لازم است.
وـ تلفن مورد نیاز مدیون
زـ مبلغی که در ضمن عقد اجاره به موجر پرداخت میشود، مشروط بر اینکه پرداخت اجاره بها بدون آن موجب عسر و حرج گردد و عین مستأجره مورد نیاز مدیون بوده و بالاتر از شأن او نباشد.
تبصره۱ـ چنانچه منزل مسکونی محکومٌعلیه بیش از نیاز و شأن عرفی او در حالت اعسارش بوده و مال دیگری از وی در دسترس نباشد و مشارٌالیه حاضر به فروش منزل مسکونی خود تحت نظارت مرجع اجراءکننده رأی نباشد به تقاضای محکومٌ له به وسیله مرجع اجراءکننده حکم با رعایت تشریفات قانونی به فروش رفته و مازاد بر قیمت منزل مناسب عرفی، صرف تأدیه دیون محکومٌعلیه خواهد شد مگر اینکه استیفای محکومٌبه به طریق سهلتری مانند استیفاء از محل منافع بخش مازاد منزل مسکونی محکومٌعلیه یا انتقال سهم مشاعی از آن به شخص ثالث یا طلبکار امکانپذیر باشد که در اینصورت محکومٌ به از طرق مذکور استیفاء خواهد شد.
تبصره۲ـ چنانچه به حکم قانون مستثنیات دین تبدیل به عوض دیگری شده باشد، مانند اینکه مسکن به دلیل قرار گرفتن در طرحهای عمرانی تبدیل به وجه گردد، یا در اثر از بین رفتن، عوضی دریافت شده باشد، وصول محکومٌ به از آن امکان پذیر است مگر اینکه محرز شود مدیون قصد تهیه موضوع نخستین را دارد.
ماده۲۵ـ چنانچه منشأ دین، قرض یا در اختیار گرفتن اموالی از دیگران به موجب هر قرارداد دیگری باشد و محکومٌ علیه از بدو امر قصد عدم تأدیه دین یا تبدیل آن به یکی از مستثنیات دین بهمنظور فرار از تأدیه را داشته باشد، هر مالی که در عوض اموال مذکور خریداری کرده یا به موجب سایر عقود به ملکیت خود درآورد بهعنوان جریمه اخذ و محکومٌ به از محل آن استیفاء و مابقی به وی مسترد خواهد شد.
ماده۲۶ـ احکام مندرج در این قانون جز احکام راجع به حبس محکومٌ علیه، اعسار و مستثنیات دین حسبمورد در مواردی که محکومٌ علیه شخص حقوقی باشد نیز مجری است و نسبت به مدیران و مسؤولان متخلف اشخاص حقوقی مطابق قانون مجازات اسلامی عمل میشود.
ماده۲۷ـ مقررات این قانون در مورد گزارشهای اصلاحی مراجع قضائی و آرای مدنی سایر مراجعی که بهموجب قانون، اجرای آنها برعهده اجرای احکام مدنی دادگستری است و همچنین آرای مدنی تعزیرات حکومتی نیز مجری است.
تبصره ـ محکومیتهای کیفری سازمان تعزیرات حکومتی تابع مقررات حاکم بر اجرای احکام کیفری دادگاهها است.
ماده۲۸ـ آییننامه اجرائی این قانون ظرف مدت سهماه پساز لازمالاجراء شدن آن بهوسیله وزارتدادگستری تهیه میشود و به تصویب رئیس قوه قضائیه میرسد.
ماده۲۹ـ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب۱۳۷۷/۸/۱۰ و قانون اعسار مصوب ۱۳۱۳/۹/۲۰ و ماده (۵۲۴) قانون آییندادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹/۱/۲۱ نسخ میشود.
قانون فوق مشتمل بر بیست و نه ماده و سیزده تبصره در جلسه علنی روز سه شنبه مورخ پانزدهم مهرماه یکهزار و سیصد و نود و سه مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ۱۳۹۴/۳/۲۳ از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام، موافق با مصلحت نظام تشخیص داده شد.
قانون جرم سیاسی
دفتر حقوقی موکل- متن کامل قانون جرم سیاسی بهشرح زیر است:
حضرت حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر حسن روحانی
رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران
در اجرای اصل یکصد و بیست و سوم (123) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران قانون جرم سیاسی که با عنوان طرح به مجلس شورای اسلامی تقدیم گردیده بود، با تصویب در جلسه علنی روز دوشنبه مورخ 1395.2.20 و تأیید شورای محترم نگهبان، بهپیوست ابلاغ میگردد.
علی لاریجانی
قانون جرم سیاسی
ماده 1 ــ هر یک از جرائم مصرح در ماده (2) این قانون چنانچه با انگیزه اصلاح امور کشور علیه مدیریت و نهادهای سیاسی یا سیاستهای داخلی یا خارجی کشور ارتکاب یابد، بدون آنکه مرتکب قصد ضربهزدن به اصل نظام را داشته باشد جرم سیاسی محسوب میشود.
ماده 2 ــ جرائم زیر در صورت انطباق با شرایط مقرر در ماده (1) این قانون جرم سیاسی محسوب میشوند.
الف ــ توهین یا افتراء به رؤسای سه قوه، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، معاونان رئیسجمهور، وزرا، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نمایندگان مجلس خبرگان و اعضای شورای نگهبان بهواسطه مسئولیت آنان
ب ــ توهین به رئیس یا نماینده سیاسی کشور خارجی که در قلمرو جمهوری اسلامی ایران وارد شده است با رعایت مفاد ماده (517) قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات
پ ــ جرائم مندرج در بندهای (د) و (هـ) ماده (16) قانون فعالیت احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناختهشده مصوب 1360.6.7
ت ــ جرائم مقرر در قوانین انتخابات خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی شهر و روستا بهاستثنای مجریان و ناظران انتخابات
ث ــ نشر اکاذیب.
ماده 3 ــ مباشرت، مشارکت، معاونت و شروع به جرائم زیر جرم سیاسی محسوب نمیشود:
الف ــ جرائم مستوجب حدود، قصاص و دیات
ب ــ سوءقصد به مقامات داخلی و خارجی
پ ــ آدمربایی و گروگانگیری
ت ــ بمبگذاری و تهدید به آن، هواپیماربایی و راهزنی دریایی
ث ــ سرقت و غارت اموال، ایجاد حریق و تخریب عمدی
ج ــ حمل و نگهداری غیرقانونی، قاچاق و خرید و فروش سلاح، مواد مخدر و روانگردان
چ ــ رشاء و ارتشاء، اختلاس، تصرف غیرقانونی در وجوه دولتی، پولشویی، اختفای اموال ناشی از جرم مزبور
ح ــ جاسوسی و افشای اسرار
خ ــ تحریک مردم به تجزیهطلبی، جنگ و کشتار و درگیری
د ــ اختلال در دادهها یا سامانههای رایانهای و مخابراتی بهکار گرفتهشده برای ارائه خدمات ضروری عمومی یا حاکمیتی
ذ ــ کلیه جرائم علیه عفت و اخلاق عمومی اعم از جرائم ارتکابی بهوسیله سامانههای رایانهای یا مخابراتی یا حاملهای داده یا غیر آن
ماده 4 ــ نحوه رسیدگی به جرائم سیاسی و مقررات مربوط به هیأت منصفه مطابق قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392.12.4 است.
ماده 5 ــ تشخیص سیاسی بودن اتهام با دادسرا یا دادگاهی است که پرونده در آن مطرح است. متهم میتواند در هر مرحله از رسیدگی در دادسرا و تا پایان جلسه اول دادرسی در دادگاه نسبت به غیرسیاسی بودن اتهام خود ایراد کند. مرجع رسیدگیکننده طی قراری در این مورد اظهارنظر مینماید. شیوه صدور و اعتراض به این قرار تابع مقررات قانون آییندادرسی کیفری است.
ماده 6 ــ موارد زیر نسبت به متهمان و محکومان جرائم سیاسی اعمال میشود:
الف ــ مجزا بودن محل نگهداری درمدت بازداشت و حبس از مجرمان عادی
ب ــ ممنوعیت از پوشاندن لباس زندان در طول دوران بازداشت و حبس
پ ــ ممنوعیت اجرای مقررات ناظر به تکرار جرم
ت ــ غیرقابل استرداد بودن مجرمان سیاسی
ث ــ ممنوعیت بازداشت و حبس بهصورت انفرادی بهجز در مواردی که مقام قضائی بیم تبانی بدهد یا آن را برای تکمیل تحقیقات ضروری بداند لکن در هر حال مدت آن نباید بیش از پانزده روز باشد.
ج ــ حق ملاقات و مکاتبه با بستگان طبقه اول در طول مدت حبس
چ ــ حق دسترسی به کتب، نشریات، رادیو و تلویزیون در طول مدت حبس.